جدول جو
جدول جو

معنی ضباب - جستجوی لغت در جدول جو

ضباب
مه، بخاری که گاهی در هوای بارانی و مرطوب تولید می شود و فضا را تیره می کند، بخار آب پراکنده در هوای نزدیک زمین، ماغ، نژم، میغ، نزم
تصویری از ضباب
تصویر ضباب
فرهنگ فارسی عمید
ضباب
جمع ضب، سوسماران تژم نزم نژم تار میغ میغ نزم
تصویری از ضباب
تصویر ضباب
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

خاموش شدن برزبان نیاوردن، گیاه بر آوردن، همگامی، روان کردن: آب یا خون
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رباب
تصویر رباب
(دخترانه)
نام سازی است
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شباب
تصویر شباب
(دخترانه و پسرانه)
جوانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از اباب
تصویر اباب
سیل عظیم، موج دریا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ذباب
تصویر ذباب
مگس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رباب
تصویر رباب
نام سازی است تاردار که نام دیگرش طنبور میباشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زباب
تصویر زباب
مویز فروش موش سرخ موش کور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سباب
تصویر سباب
بسیار دشنام دهنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جباب
تصویر جباب
غلبه کردن باطل، رایگان
فرهنگ لغت هوشیار
دوستی، عشق، محبوب بر آمدگی هائی که هنگام باران آمدن در سطح آب پیدا میشود بر آمدگی هائی که هنگام باران آمدن در سطح آب پیدا میشود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خباب
تصویر خباب
جوش دریا، آشوب دریا
فرهنگ لغت هوشیار
جمع دیه، کدوها، خنورها آوند های سفالین، زمین های هموار، ریگ های رخ، توده های ریگ ظرف چرمین یا فلزی که در آن روغن و مانند آن ریزند، صراحی کوچک شیشه کوچک، اثاثه لوازم. یا دبه باروت کیسه ای که از پوست یا محفظه ای چوبین یا فلزی که در آن باروت کنند. یا دبه و زنبیل (در) افزودن خرج کسی زیاد شدن، یا دبه در زیر پای شتر افکندن، مرتکب امری خطیر شدن، بر سر پر خاش آوردن فتنه انگیختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تباب
تصویر تباب
زیانکار شدن، به هلاکت شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شباب
تصویر شباب
جوانی - مقابل شیب به معنی پیری همچنین نام پرنده ای است از موسیقی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تباب
تصویر تباب
متضرر شدن، زیان کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کباب
تصویر کباب
گوشت بریان شده بر روی آتش، قطعه گوشتی که به سیخ می کشند و روی آتش بریان کنند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هباب
تصویر هباب
به نشاط آمدن، تند و تیز رفتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ضباع
تصویر ضباع
ضبع ها، کفتارها، جمع واژۀ ضبع
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ذباب
تصویر ذباب
مگس، پشه، زنبور به ویژه زنبور عسل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از حباب
تصویر حباب
دوستی، عشق، محبوب
دیو، شیطان، مار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ضراب
تصویر ضراب
با کسی شمشیر زدن، نبرد کردن، با هم زد و خورد کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شباب
تصویر شباب
ماهودانه، گیاهی شیردار با ساقۀ بلند و برگ هایی شبیه برگ بادام و گل های زرد، میوۀ این گیاه که در غلافی مخروطی شکل قرار دارد و در میان آن سه دانه با پوست سرخ و مغز سفید و چرب قرار دارد، ماهوب دانه، حب الملوک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شباب
تصویر شباب
جوان شدن، جوانی، از سن بلوغ تا سی سالگی، اول هر چیز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از حباب
تصویر حباب
برآمدگی هایی که هنگام سقوط چیزی در آب یا موقع آمدن باران در سطح آب پیدا می شود
پوشش شیشه ای یا پلاستیکی که روی چراغ می گذارند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ضراب
تصویر ضراب
بسیار زننده،، سخت زننده،، کسی که سکه ضرب می کند، زرگر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از لباب
تصویر لباب
برگزیده و خالص از هر چیز، لب، مغز چیزی مانند مغز بادام، گردو و امثال آن ها، عقل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قباب
تصویر قباب
قبه ها، بناهایی که سقف آن گرد و برآمده باشد، جمع واژۀ قبه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ضباع
تصویر ضباع
جمع ضبع، بازوان بازوها، جمع ضبع، ماچه کفتاران جمع ضبع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ضباط
تصویر ضباط
ضبط کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ضبار
تصویر ضبار
به گونه رمن نامه ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ضراب
تصویر ضراب
نبرد و ستیز کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طباب
تصویر طباب
جمع طبالبه، نورد ابرها جامه های پیشگشاده پزشکی ها
فرهنگ لغت هوشیار
پرآبی، بلند آبی، لور بزرگ (لور سیل)، برگ خرما، آغاز هر چیز، کوه سیل عظیم توجبه بزرگ بسیار آب
فرهنگ لغت هوشیار