- ضباب
- مه، بخاری که گاهی در هوای بارانی و مرطوب تولید می شود و فضا را تیره می کند، بخار آب پراکنده در هوای نزدیک زمین، ماغ، نژم، میغ، نزم
معنی ضباب - جستجوی لغت در جدول جو
- ضباب
- جمع ضب، سوسماران تژم نزم نژم تار میغ میغ نزم
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
خاموش شدن برزبان نیاوردن، گیاه بر آوردن، همگامی، روان کردن: آب یا خون
سیل عظیم، موج دریا
مگس
نام سازی است تاردار که نام دیگرش طنبور میباشد
مویز فروش موش سرخ موش کور
بسیار دشنام دهنده
غلبه کردن باطل، رایگان
دوستی، عشق، محبوب بر آمدگی هائی که هنگام باران آمدن در سطح آب پیدا میشود بر آمدگی هائی که هنگام باران آمدن در سطح آب پیدا میشود
جوش دریا، آشوب دریا
جمع دیه، کدوها، خنورها آوند های سفالین، زمین های هموار، ریگ های رخ، توده های ریگ ظرف چرمین یا فلزی که در آن روغن و مانند آن ریزند، صراحی کوچک شیشه کوچک، اثاثه لوازم. یا دبه باروت کیسه ای که از پوست یا محفظه ای چوبین یا فلزی که در آن باروت کنند. یا دبه و زنبیل (در) افزودن خرج کسی زیاد شدن، یا دبه در زیر پای شتر افکندن، مرتکب امری خطیر شدن، بر سر پر خاش آوردن فتنه انگیختن
زیانکار شدن، به هلاکت شدن
جوانی - مقابل شیب به معنی پیری همچنین نام پرنده ای است از موسیقی
متضرر شدن، زیان کردن
گوشت بریان شده بر روی آتش، قطعه گوشتی که به سیخ می کشند و روی آتش بریان کنند
به نشاط آمدن، تند و تیز رفتن
ضبع ها، کفتارها، جمع واژۀ ضبع
مگس، پشه، زنبور به ویژه زنبور عسل
دوستی، عشق، محبوب
دیو، شیطان، مار
دیو، شیطان، مار
با کسی شمشیر زدن، نبرد کردن، با هم زد و خورد کردن
ماهودانه، گیاهی شیردار با ساقۀ بلند و برگ هایی شبیه برگ بادام و گل های زرد، میوۀ این گیاه که در غلافی مخروطی شکل قرار دارد و در میان آن سه دانه با پوست سرخ و مغز سفید و چرب قرار دارد، ماهوب دانه، حب الملوک
جوان شدن، جوانی، از سن بلوغ تا سی سالگی، اول هر چیز
برآمدگی هایی که هنگام سقوط چیزی در آب یا موقع آمدن باران در سطح آب پیدا می شود
پوشش شیشه ای یا پلاستیکی که روی چراغ می گذارند
پوشش شیشه ای یا پلاستیکی که روی چراغ می گذارند
بسیار زننده،، سخت زننده،، کسی که سکه ضرب می کند، زرگر
برگزیده و خالص از هر چیز، لب، مغز چیزی مانند مغز بادام، گردو و امثال آن ها، عقل
قبه ها، بناهایی که سقف آن گرد و برآمده باشد، جمع واژۀ قبه
جمع ضبع، بازوان بازوها، جمع ضبع، ماچه کفتاران جمع ضبع
ضبط کننده
به گونه رمن نامه ها
نبرد و ستیز کردن
جمع طبالبه، نورد ابرها جامه های پیشگشاده پزشکی ها
پرآبی، بلند آبی، لور بزرگ (لور سیل)، برگ خرما، آغاز هر چیز، کوه سیل عظیم توجبه بزرگ بسیار آب