جدول جو
جدول جو

معنی ضابن - جستجوی لغت در جدول جو

ضابن
(بِ)
بنوضابن. قبیله ای است. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ضابط
تصویر ضابط
حفظ کننده، نگه دارنده، حاکم، قائد، قوی، نیرومند، باهوش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ضامن
تصویر ضامن
عهده دار غرامت، کفیل، ملتزم،
در علم حقوق کسی که می پذیرد بدهکار یا گناهکار را در موقع معیّن به دادگاه تحویل دهد،
نوعی وسیلۀ دکمه مانند در برخی وسایل، به ویژه در نوعی چاقو
ضامن آهو: لقب امام رضا (ع)
ضامن درک: در علم حقوق کسی که بپذیرد که هرگاه عیب و نقص یا ایرادی در کالای فروخته شده پیدا شد از عهدۀ خسارت خریدار برآید
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غابن
تصویر غابن
خدعه کننده در خرید و فروش، مغبون کننده، کسی که در کار سستی کند، سست کار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ضابی
تصویر ضابی
خاکستر گرم، خاکستر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کابن
تصویر کابن
مبلغی که بهنگام عقد نکاح بذمه مرد مقرر شود مهر: (این جهان نو عروس را ماند رطل کابینش گیر و باده بیار) (خسروی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غابن
تصویر غابن
سستکار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طابن
تصویر طابن
زیرک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ضابط
تصویر ضابط
فراهم آورنده، نگاهدارنده چیزی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ضابع
تصویر ضابع
تیز رفتار: اسپ، گردن پیچان یکسو رو: اسپ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لابن
تصویر لابن
شیر دار، شیر خوراننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ضامن
تصویر ضامن
پذیرفتار، کفیل، عهده دار غرامت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تابن
تصویر تابن
کاه دهنده کاه دهنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خابن
تصویر خابن
دروغباف، سخت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حابن
تصویر حابن
شکم آماسیده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زابن
تصویر زابن
دیو سرکش، چاووش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شابن
تصویر شابن
چپل کودک فربه و تنبل (گویش گیلکی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تابن
تصویر تابن
((بِ))
کاه دهنده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ضامن
تصویر ضامن
((مِ))
کفیل، ضمانت کننده، به عهده گیرنده غرامت، نوعی وسیله دگمه مانند در بعضی ابزارها به ویژه چاقو، آهو لقب امام رضا (ع)
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ضابط
تصویر ضابط
((بِ))
نگاه دارنده، حفظ کننده، شحنه، حاکم، جمع ضوابط
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ضامن
تصویر ضامن
پایندان
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ضامن
تصویر ضامن
Assuror, Guarantor, Warrantor
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ضامن
تصویر ضامن
assureur, garant
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از ضامن
تصویر ضامن
보증인 , 보증인
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از ضامن
تصویر ضامن
penjamin
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از ضامن
تصویر ضامن
गारंटर , गारंटर , गारंटी देने वाला
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از ضامن
تصویر ضامن
borg, garant, borgsteller
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از ضامن
تصویر ضامن
Versicherer, Bürge, Garant
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از ضامن
تصویر ضامن
asegurador, garante
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از ضامن
تصویر ضامن
garante
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از ضامن
تصویر ضامن
segurador, fiador
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از ضامن
تصویر ضامن
gwarant, poręczyciel
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از ضامن
تصویر ضامن
гарант , гарантій , поручитель
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از ضامن
تصویر ضامن
гарант , поручитель
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ضامن
تصویر ضامن
ערב , ערב , עָרֵב
دیکشنری فارسی به عبری