- صک
- پارسی تازی گشته چک، تزده (قباله) پارسی تازی گشته چک تو گوشی، کوفتن زدن چک برات، نامه قباله، جمع اصک صکوک صکاک. یا لیله صک. شب برات شب نیمه شعبان، نوشتن چک را
معنی صک - جستجوی لغت در جدول جو
- صک ((صَ))
- چک، برات، نامه، قباله، جمع اصک، صکوک، صکاک، لیله، شب برات، شب نیمه شعبان، نوشتن چک را
- صک
- برات، چک، قباله
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ناتوان
جمع صک، از ریشه پارسی چک ها چک برات، نامه قباله، جمع اصک صکوک صکاک. یا لیله صک. شب برات شب نیمه شعبان، نوشتن چک را
چک نویس، کسی که قباله های شرعی نویسد از ریشه پارسی چک نویس چک برات، نامه قباله، جمع اصک صکوک صکاک. یا لیله صک. شب برات شب نیمه شعبان، نوشتن چک را. کسی که قباله های شرعی نویسد قباله نویس چک نویس
چک نویس، قباله نویس، کسی که قباله های شرعی را بنویسد
خیو افکندن تف انداختن گلیزیدن
رقاص کوچک، پاندول رقاص ساعت یافرک وشتک رقاص کوچک، پاندول ساعت
سست پای سست زانو توانا نیرومند
کلون در، شب بند، نیرو مند