جدول جو
جدول جو

معنی صنیعه - جستجوی لغت در جدول جو

صنیعه
مفرد واژۀ صنائع، هنر، کار نیکو، پرورش یافته
تصویری از صنیعه
تصویر صنیعه
فرهنگ فارسی عمید
صنیعه
کار نیکو، احسان
تصویری از صنیعه
تصویر صنیعه
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از صنیع
تصویر صنیع
مصنوع، ساخته شده، پرورش داده شده، ویژگی شمشیر صیقل شده، صنعت، عمل، کار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سنیعه
تصویر سنیعه
مونث سنیع خوبروی زن، راه کوهستانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صناعه
تصویر صناعه
توپی آب بند چوبین صناعت درفارسی: کرک پیشک پیشه هنر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صنیعت
تصویر صنیعت
هر، کار نیکو احسان، پرورش یافته دست کسی، جمع صنایع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صنیع
تصویر صنیع
پرورده تربیت یافته ساخته شده
فرهنگ لغت هوشیار
صنعت در فارسی: ورز فیار کرک فیدار مویند، کار پیشه، هنر، دسترنج ساختاری، ترفند، چاره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صنیع
تصویر صنیع
((صَ))
ساخته شده، پرورش داده شده، صیقل شده، ماهر در حرفه و پیشه، طعام
فرهنگ فارسی معین