ابن علی بن بکر بن وائل از عدنانیه جدی جاهلی است. عکابه و لخم ومعاویه از فرزندان وی هستند. (الاعلام زرکلی ص 432) ابن عجل بن لجیم بن صعب بن علی از بکر بن وائل جدی جاهلی است. از پسران او اسود عنسی است. (الاعلام زرکلی ص 432) ابن سعدالعشیره بن مالک، از کهلان، از قحطانیه. جدی جاهلی است. (الاعلام زرکلی ص 432)
ابن علی بن بکر بن وائل از عدنانیه جدی جاهلی است. عکابه و لخم ومعاویه از فرزندان وی هستند. (الاعلام زرکلی ص 432) ابن عجل بن لجیم بن صعب بن علی از بکر بن وائل جدی جاهلی است. از پسران او اسود عنسی است. (الاعلام زرکلی ص 432) ابن سعدالعشیره بن مالک، از کهلان، از قحطانیه. جدی جاهلی است. (الاعلام زرکلی ص 432)
درخش گرفتگی درخش زدگی، گیج گشتن، نیست گشتن: در خدای زبانزد سوفیگری مرگ سر در گم بیهوش گردیدن، بیهوشی، فانی شدن در حق است هنگامی که تجلی ذاتی حق به وسیله انواری که جز ذات حق سوی الله را محترق کند بر بندگان خاص حق وارد شود
درخش گرفتگی درخش زدگی، گیج گشتن، نیست گشتن: در خدای زبانزد سوفیگری مرگ سر در گم بیهوش گردیدن، بیهوشی، فانی شدن در حق است هنگامی که تجلی ذاتی حق به وسیله انواری که جز ذات حق سوی الله را محترق کند بر بندگان خاص حق وارد شود
دشوار، سخت صعب العبور: کنایه از جایی که عبور از آن مشکل باشد صعب المنال: کنایه از دست نیافتنی و دور از دست صعب العلاج: کنایه از مرضی که به سختی درمان می پذیرد صعب الوصول: کنایه از دارای امکان دستیابی دشوار
دشوار، سخت صعبُ العبور: کنایه از جایی که عبور از آن مشکل باشد صعبُ المنال: کنایه از دست نیافتنی و دور از دست صعبُ العلاج: کنایه از مرضی که به سختی درمان می پذیرد صعبُ الوصول: کنایه از دارای امکان دستیابی دشوار