جدول جو
جدول جو

معنی صعب

صعب
((صَ))
دشوار، سخت
صعب العبور: کنایه از جایی که عبور از آن مشکل باشد
صعب المنال: کنایه از دست نیافتنی و دور از دست
صعب العلاج: کنایه از مرضی که به سختی درمان می پذیرد
صعب الوصول: کنایه از دارای امکان دستیابی دشوار
تصویری از صعب
تصویر صعب
فرهنگ فارسی معین