محمد بن ابراهیم بن محمد بن رواحه بن محمد بن نعمان بن بشیر انصاری. وی به دمشق از ابامهر حدیث شنید و از او ابراهیم بن اسحاق بن ابی الدرداء و ابوبکر محمد بن یوسف روایت کنند. (معجم البلدان ذیل صرفنده) محمد بن رواحه بن محمد بن نعمان بن بشیر انصاری. وی به دمشق از ابامهر حدیث شنید و به سال 266 هجری قمری حدیث گفت. از او ابراهیم بن اسحاق بن ابی الدرداء روایت کند. (معجم البلدان ذیل صرفنده)
محمد بن ابراهیم بن محمد بن رواحه بن محمد بن نعمان بن بشیر انصاری. وی به دمشق از ابامهر حدیث شنید و از او ابراهیم بن اسحاق بن ابی الدرداء و ابوبکر محمد بن یوسف روایت کنند. (معجم البلدان ذیل صرفنده) محمد بن رواحه بن محمد بن نعمان بن بشیر انصاری. وی به دمشق از ابامهر حدیث شنید و به سال 266 هجری قمری حدیث گفت. از او ابراهیم بن اسحاق بن ابی الدرداء روایت کند. (معجم البلدان ذیل صرفنده)
بمعنی ترفند است که دروغ و بیهوده و تزویر و مکر و حیله باشد و به این معنی بجای حرف ثالث، قاف هم بنظر آمده است. (برهان). بیهوده باشد. (اوبهی). همان ترفند مذکور. (شرفنامۀمنیری) (ناظم الاطباء). و رجوع به ترفند و ترقند و ترکند و ترکنده شود، بمعنی ترس و بیم هم هست. (برهان) (ناظم الاطباء) (از شرفنامۀ منیری)
بمعنی ترفند است که دروغ و بیهوده و تزویر و مکر و حیله باشد و به این معنی بجای حرف ثالث، قاف هم بنظر آمده است. (برهان). بیهوده باشد. (اوبهی). همان ترفند مذکور. (شرفنامۀمنیری) (ناظم الاطباء). و رجوع به ترفند و ترقند و ترکند و ترکنده شود، بمعنی ترس و بیم هم هست. (برهان) (ناظم الاطباء) (از شرفنامۀ منیری)