معنی برفنده برفنده (بَ فَ دَ / دِ) برونده یعنی بستۀ قماش. (فرهنگ شاهنامه). صندوق لباس و جامه دان. (ناظم الاطباء) پرونده. رجوع به پرونده شود. لغت نامه دهخدا