ستاره ای روشن از قدر اول بر ذنب اسد که منزل دوازدهم ماه است، برای مثال بی صرفه در تنور کن آن زر صرف را / کاو شعله ها به «صرفه» و عوا برافکند (خاقانی - ۱۳۴) سود، بهره، فایده، مهره ای که زنان با آن مردان را افسون می کنند صرفه بردن: سود بردن، بهره بردن، برای مثال ترسم که صرفه ای نبرد روز باز خواست / نان حلال شیخ ز آب حرام ما (حافظ - ۳۸)
ستاره ای روشن از قدر اول بر ذنب اسد که منزل دوازدهم ماه است، برای مِثال بی صرفه در تنور کن آن زر صرف را / کاو شعله ها به «صرفه» و عوا برافکند (خاقانی - ۱۳۴) سود، بهره، فایده، مهره ای که زنان با آن مردان را افسون می کنند صرفه بردن: سود بردن، بهره بردن، برای مِثال ترسم که صرفه ای نبرد روز باز خواست / نان حلال شیخ ز آب حرام ما (حافظ - ۳۸)
شهری است نزدیک قیروان و آن را منصوریه نامند و بنای آن بدست منادبن بلکّین است که منصور بن یوسف بن زیری بن مناد نامیده شده و نام یوسف بلکین صنهاجی است و این منصور پدر بادیس و بادیس پدر معز است که پادشاهان این ناحیت بودند و منصور به سال 386 هجری قمری درگذشت و سیزده سال و چند ماه پادشاهی این بلاد او را بود.. و بکری گوید: صبره متصل بقیروان است و آن را اسماعیل بن قاسم بن عبیداﷲ به سال 337 بنا کرد و در آنجا متوطن شد، و درخبر مهدی گوید: که دارالملک آنان مهدیه بود و چون ابویزید خارجی بر آنان خروج کرد اسماعیل بن قاسم بن عبیداﷲ به سال 334 ولایت یافت. پس بجنگ ابویزید بقیروان شد و شهر صبره را بناکرد و پس وی فرزند او آن شهر راوطن خویش گرفت و مالک آن شد و بیشتر شهر مهدیه خالی و ویران گشت. حسن بن رشیق قیروانی گوید: بنفسی من سکان صبره واحد هوالناس و الباقون بعد فضول عزیزٌ له نصفان ذا فی ازاره سمین و هذا فی الوشاح نحیل مدار کؤس اللحظ منه مکحل و یقطف ورد الخد منه اسیل. (معجم البلدان). و صبره امروز ویران است. و رجوع به نزهه القلوب ج 3 ص 272 شود
شهری است نزدیک قیروان و آن را منصوریه نامند و بنای آن بدست منادبن بُلُکّین است که منصور بن یوسف بن زیری بن مناد نامیده شده و نام یوسف بلکین صنهاجی است و این منصور پدر بادیس و بادیس پدر معز است که پادشاهان این ناحیت بودند و منصور به سال 386 هجری قمری درگذشت و سیزده سال و چند ماه پادشاهی این بلاد او را بود.. و بکری گوید: صبره متصل بقیروان است و آن را اسماعیل بن قاسم بن عبیداﷲ به سال 337 بنا کرد و در آنجا متوطن شد، و درخبر مهدی گوید: که دارالملک آنان مهدیه بود و چون ابویزید خارجی بر آنان خروج کرد اسماعیل بن قاسم بن عبیداﷲ به سال 334 ولایت یافت. پس بجنگ ابویزید بقیروان شد و شهر صبره را بناکرد و پس وی فرزند او آن شهر راوطن خویش گرفت و مالک آن شد و بیشتر شهر مهدیه خالی و ویران گشت. حسن بن رشیق قیروانی گوید: بنفسی من سکان صبره واحد هوالناس و الباقون بعد فضول عزیزٌ له نصفان ذا فی ازاره سمین و هذا فی الوشاح نحیل مدار کؤس اللحظ منه مکحل و یقطف ورد الخد منه اسیل. (معجم البلدان). و صبره امروز ویران است. و رجوع به نزهه القلوب ج 3 ص 272 شود
جمع واژۀ بارّ بمعنی مهربان و بسیار خیر و فرمان بردار مادر و پدر. (از منتهی الارب) (آنندراج). نیکوکاران. (غیاث اللغات). رجوع به بار شود. نیکمردان. (ترجمان علامۀ جرجانی، ترتیب عادل). نیکوان. (یادداشت مؤلف) : امام البرره و قاتل الکفره
جَمعِ واژۀ بارّ بمعنی مهربان و بسیار خیر و فرمان بردار مادر و پدر. (از منتهی الارب) (آنندراج). نیکوکاران. (غیاث اللغات). رجوع به بار شود. نیکمردان. (ترجمان علامۀ جرجانی، ترتیب عادل). نیکوان. (یادداشت مؤلف) : امام البرره و قاتل الکفره
اودم از خانه های ماه، ژکوری تنگی در هزینه، سود بهره، افزونی، فریب ترفند افزونی فضل، سود فایده بهره. یا به صرفه شماست. به سود شماست، بخل تنگی در خرج، صرفه جویی، حیله مکر
اودم از خانه های ماه، ژکوری تنگی در هزینه، سود بهره، افزونی، فریب ترفند افزونی فضل، سود فایده بهره. یا به صرفه شماست. به سود شماست، بخل تنگی در خرج، صرفه جویی، حیله مکر