جدول جو
جدول جو

معنی صحون - جستجوی لغت در جدول جو

صحون
چموش لگد زن ستور میان سرای و ساحت آن، عرصه فضا ساحت. یا صحن ارم. عرصه باغ ارم (بهشت شداد)، باغی که در نزهت و خرمی مانند بهشت باشد، یا صحن دو رنگ. دنیا عالم سفلی، شب و روز. یا صحن سیم. صفحه کاغذ سفید، قرص ماه. یا صحن عظیم. روی زمین سطح ارض. یا صحن وسیع. صحن عظیم، قدح بزرگ کاسه بزرگ. یا صحن پالوده. کاسه پالوده (فالوذج)، اندام نهانی زن بکر
فرهنگ لغت هوشیار
صحون
صحن ها، وسط حیاط ها، میان خانه ها، قدح ها، کاسه های بزرگ، جمع واژۀ صحن
تصویری از صحون
تصویر صحون
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از حصون
تصویر حصون
قلعه ها، دژها مرد پرهیزگار مرد پرهیزگار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تحون
تصویر تحون
خواری، ذلیل شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حصون
تصویر حصون
حصن ها، قلعه ها، دژها، پناهگاه ها، جمع واژۀ حصن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از صلون
تصویر صلون
میوه کورز کور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طحون
تصویر طحون
سپاه گران، جنگ براندازی
فرهنگ لغت هوشیار
جمع لحن، نوا ها آواز های خوش جمع لحن آوازها. یا علم لحون. علم موسیقی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حصون
تصویر حصون
((حُ))
جمع حصن، دژها، پناهگاه ها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از صحو
تصویر صحو
(دخترانه)
حالت هوشیاری سالک پس از بی خودی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از صحن
تصویر صحن
میانسرا
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از صحو
تصویر صحو
هوشیاری، از مستی بهوش آمدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صحن
تصویر صحن
سرای و ساحت آن، وسط حیات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صون
تصویر صون
نگه داشتن، حفظ کردن، نگهداری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از صحو
تصویر صحو
هوشیاری، در تصوف حالت هشیاری سالک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از صحن
تصویر صحن
وسط حیاط، میان خانه، ساحت خانه و سرا، قدح، کاسۀ بزرگ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از صون
تصویر صون
نگاهداشتن چیزی را، نگاهداری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صحو
تصویر صحو
((صَ))
هوشیار شدن، هوشیاری، مقابل سکر به معنی مستی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از صحن
تصویر صحن
((صَ))
میان سرای، وسط حیات، فضا، میدان، قدح، بشقاب یا کاسه بزرگ
فرهنگ فارسی معین