جدول جو
جدول جو

معنی صالد - جستجوی لغت در جدول جو

صالد
(لِ)
نعت فاعلی از صلود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خالد
تصویر خالد
(پسرانه)
پاینده، جاوید
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از صالح
تصویر صالح
(پسرانه)
شایسته، درستکار، نیک، خوب، دارای اعتقاد و عمل درست دینی، نام پیامبر قوم ثمود
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از صاعد
تصویر صاعد
(پسرانه)
بالارونده، صعودکننده، نام یکی از مردان افسانه ای عرب باستان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از صائد
تصویر صائد
صید کننده، شکار کننده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از والد
تصویر والد
پدر، مردی که فرزند داشته باشد، سرپرست و بزرگتر خانواده، ابا، آتا، اب، بابو، اتا، بابا، ابی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از صالح
تصویر صالح
نیکوکار
درخور، شایسته، سزاوار، لایق، شایگان، ارزانی، خورند، خورا، سازوار، فرزام، باب، مناسب، بابت، مستحقّ، اندرخور، محقوق، شایان، فراخور
نیک، مقابل فاسد، پایبند به اصول اخلاقی و مذهبی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از صاعد
تصویر صاعد
ویژگی کسی یا چیزی که از پایین به بالا می رود، صعود کننده، بالارونده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خالد
تصویر خالد
پاینده، جاوید، جاودان، همیشگی، دائمی
فرهنگ فارسی عمید
(لِ دَ)
انیاب صالده، دندانهای بابانگ. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
تصویری از صالح
تصویر صالح
نیکوکار، درخور، سزاوار، جید، اهل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تالد
تصویر تالد
مال کهنه و قدیمی موروثی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صالب
تصویر صالب
پشت اسو استخوان پشت از دوش تابن سرین، تپ لرزه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اصلد
تصویر اصلد
زفت (بخیل) نرم و تابان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خالد
تصویر خالد
همیشه و جاودان، مرقش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از والد
تصویر والد
پدر، بابا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صاید
تصویر صاید
شکار کننده شکاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صائد
تصویر صائد
شکاری، صید کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صاخد
تصویر صاخد
گرمای سخت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صارد
تصویر صارد
تیر که به نشانه بگذرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صاعد
تصویر صاعد
بالا رونده، صعود کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از والد
تصویر والد
((ل))
پدر، اب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از صاعد
تصویر صاعد
((عِ))
بالارونده، صعود کننده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از صالح
تصویر صالح
((لِ))
نیکوکار، شایسته، درخور، لایق، دارای اعتقاد و عمل درست دینی، جمع صالحین
فرهنگ فارسی معین
تصویری از صاید
تصویر صاید
((یِ))
شکارکننده، شکاری
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خالد
تصویر خالد
((لِ))
پاینده، جاوید
فرهنگ فارسی معین
تصویری از صالح
تصویر صالح
درستکار، شایسته
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از والد
تصویر والد
پدر
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از والد
تصویر والد
Parent
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از والد
تصویر والد
pai/mãe
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از والد
تصویر والد
padre/madre
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از والد
تصویر والد
rodzic
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از والد
تصویر والد
родитель
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از والد
تصویر والد
батько/мати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از والد
تصویر والد
ouder
دیکشنری فارسی به هلندی