جدول جو
جدول جو

معنی صات - جستجوی لغت در جدول جو

صات
صیت، آوازه،
رجل صات، مرد سخت آواز و همچنین حمار صات، و اصل آن صوت بکسر عین الفعل است مانند رجل مال ٌو نال ٌ، یعنی کثیر المال و النوال، (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
صات
آواز بانگ، آوازه
تصویری از صات
تصویر صات
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از صلات
تصویر صلات
(پسرانه)
دعای بنده به سوی خداوند، نماز
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شات
تصویر شات
شات (Shot) به کوچک ترین واحد یک فیلم اشاره دارد که معمولاً یک تک تصویر پیوسته است که توسط یک دوربین در یک زمان خاص ثبت می شود. شات ها واحدهای بنیادین تدوین فیلم هستند و ترکیب و ترتیب آن ها به خلق صحنه ها و در نهایت به کل فیلم می انجامد.
انواع شات در سینما
1. شات طولانی (Long Shot) :
- در این نوع شات، کل بدن شخصیت و معمولاً بخش قابل توجهی از محیط اطراف او نشان داده می شود. این شات به تماشاگر کمک می کند تا درک بهتری از فضای کلی صحنه داشته باشد.
2. شات میانه (Medium Shot) :
- در شات میانه، شخصیت از کمر به بالا نشان داده می شود. این نوع شات برای نمایش تعاملات و گفتگوها به کار می رود و به تماشاگر اجازه می دهد تا واکنش ها و حالات چهره شخصیت ها را مشاهده کند.
3. شات نزدیک (Close-up) :
- در این نوع شات، چهره یا بخشی از بدن شخصیت به طور بسیار نزدیک نمایش داده می شود. شات نزدیک برای نمایش احساسات و جزئیات دقیق چهره یا اشیاء مهم به کار می رود.
4. شات بسیار نزدیک (Extreme Close-up) :
- در این نوع شات، بخش کوچکی از چهره یا شیء به صورت بزرگ نمایی شده نمایش داده می شود. این نوع شات به تأکید بر جزئیات خاص و ایجاد حس اضطراب یا تعلیق کمک می کند.
5. شات بلند (Wide Shot) :
- این شات نمای وسیعی از صحنه را نشان می دهد و برای نمایش مکان های بزرگ یا تعداد زیادی از شخصیت ها به کار می رود. شات بلند می تواند به تماشاگر کمک کند تا موقعیت مکانی و فضا را بهتر درک کند.
6. شات باز (Establishing Shot) :
- شات باز معمولاً در ابتدای یک صحنه قرار می گیرد و مکان یا محیط کلی صحنه را نشان می دهد. این شات به تماشاگر کمک می کند تا درک بهتری از زمان و مکان داستان پیدا کند.
7. شات زاویه بالا (High Angle Shot) :
- در این نوع شات، دوربین از بالا به پایین نگاه می کند. این زاویه معمولاً برای نمایش ضعف یا کوچک بودن شخصیت استفاده می شود.
8. شات زاویه پایین (Low Angle Shot) :
- در این نوع شات، دوربین از پایین به بالا نگاه می کند. این زاویه برای نمایش قدرت، بزرگی یا تسلط شخصیت استفاده می شود.
9. شات پان (Pan Shot) :
- در شات پان، دوربین به صورت افقی از یک سمت به سمت دیگر حرکت می کند. این حرکت معمولاً برای دنبال کردن یک شخصیت یا نشان دادن محیط به کار می رود.
10. شات تیلت (Tilt Shot) :
- در این نوع شات، دوربین به صورت عمودی از بالا به پایین یا برعکس حرکت می کند. این حرکت برای نمایش ارتفاع یا عمق به کار می رود.
اهمیت شات در سینما
شات ها اساس ساختار یک فیلم را تشکیل می دهند و ترکیب و توالی آن ها به خلق داستان، ایجاد احساسات و انتقال پیام های مختلف به تماشاگر کمک می کند. فیلم سازان با استفاده از انواع مختلف شات ها، می توانند جزئیات و دیدگاه های متفاوتی را ارائه دهند و تجربه تماشای فیلم را برای مخاطبان غنی تر و جذاب تر کنند.
جمع بندی
شات به عنوان واحد اصلی فیلم سازی نقش حیاتی در خلق و تدوین فیلم ها ایفا می کند. انتخاب نوع شات، زاویه دوربین و ترکیب آن ها با دیگر شات ها، ابزارهای قدرتمندی هستند که فیلم سازان برای بیان داستان ها و ایجاد تجربه های دیداری استفاده می کنند. از شات های طولانی و میانه تا شات های نزدیک و زاویه ای، هر کدام نقش خاصی در ایجاد فضای فیلم و انتقال احساسات به تماشاگر دارند.
فرهنگ اصطلاحات سینمایی
تصویری از عصات
تصویر عصات
عاصی ها، آنانکه از کسی یا چیزی به ستوه آمده اند، نافرمان ها، عصیان کننده ها، سرکش ها، گناهکارها، جمع واژۀ عاصی
فرهنگ فارسی عمید
(تِ)
صعتر است که به فارسی آویشن خوانند. (فهرست مخزن الادویه). و رجوع به آویشن شود
لغت نامه دهخدا
(اِ)
همدیگر جنگ کردن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(عُ)
عصاه. جمع واژۀ عاصی. (غیاث اللغات). سرکشان و نافرمانان و یاغیان. رجوع به عاصی و عصاه شود:
کی بدیدندی عصات آن معجزات
معصیت طاعت شد ای قوم عصات.
مولوی
لغت نامه دهخدا
(لِصْ صا)
جمع واژۀ لصه. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(تِ)
صعتر است. (فهرست مخزن الادویه). رجوع به آویشن شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از صاغ
تصویر صاغ
ترکی تندرست خوب سالم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صاق
تصویر صاق
پارسی تازی گشته ساگ
فرهنگ لغت هوشیار
رده بسته برگرفته از صافی پخ (گویش گیلکی) پخچ اگر بر سر مرد زد در نبرد سر و قامتش با زمین پخچ کرد (عنصری) بینی پخچ دید و صورت زشت (سنائی) روماک (واژه نامه مازندرانی) راوک همگ رشن نرم، لشن هموار، پوست کنده بی نیام، پالوده پالا پالودک (صافشده) صف زننده. پاکیزه خالص بی غش (شخص و شی)، ابزاری که برای تصفیه مایعی به کار میرود و آن ممکن است یک برگ کاغذ نفوذ ناپذیر مقداری پنبه و غیره باشد ظرفی سفالی دارای سوراخهای ریز پالایه، پارچه ای که بدان مایعات را صاف کنند، شراب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صحت
تصویر صحت
تندرست شدن، سلامت، برخاستن از بیماری، بی عیبی، بی آهوئی
فرهنگ لغت هوشیار
پیمانه ای است برابر با چهار من و چارمنه زمین چهار من کشت، آبخوری، چوگان، زمین رفته زمین بازی واحد وزن پیمانه ایست چهار مد و مساوی هشت رطل و برابر چهار من
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صار
تصویر صار
سایه دار پر شاخ و برگ: درخت
فرهنگ لغت هوشیار
نخچیر (شکار کرده شده)، دیگ مسی یا برنجی، از بیماری های شتر، یکی از سیمناد های نپی (سوره های قرآن)، از وات های تازی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صاب
تصویر صاب
درخت سیماهنگ، کبست (حنظل)، سیر آشامیدن، بارانریزان
فرهنگ لغت هوشیار
در عربی بصورت (صفه) و در فارسی بصورت نویسند چگونگی کسی گفتن و آن مشتق از وصف است، بیان حال، ستودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صلت
تصویر صلت
جایزه، پاداش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صامت
تصویر صامت
خاموش، خموش، ساکت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بات
تصویر بات
برنده، لاغر، گول (احمق)، بی برگشت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صاج
تصویر صاج
ترکی تازی گشته نانتاب تابه نانپزی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خات
تصویر خات
زعن غلیواج موش گیر حداه
فرهنگ لغت هوشیار
تازیان بعضی کلمات فارسی مختوم به (- ه) غیر ملفوظ را تعریب کرده به (- ات) جمع بسته اند و ایرانیان اینگونه جمع معرب را از آنان اقتباس کرده وکلمات دیگر (اعم ازفارسی وعربی وغیره) را نیز بهمان سیاق استعمال کرده اند: (تو زیر پای خوری از کامه و انبجات پرهیزنکنی معالجت موافق نیفتد) (چهارمقاله نظامی)، عوام بسیاق کلمات فوق کلماتی را هم که مختوم به (- ه) غیر ملفوظ نیستند ولی بحروف مصوت (- ا) یا (- ی) ختم شوند به (- جات) جمع بسته اند (برای احتراز ازالتقای دو حرف مصوت) : مرباجات دواجات طلاجات. توضیح کلمات عربی مختوم به ه و کلمات فارسی مختوم به - ه غیر ملفوظ که به جات جمع بسته شوند در تحریر باید ه یا ه راحذف کرد وبنابراین روزنامه جات میوه جات تعلیقه جات رقیمه جات وامثال آن غلط است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سات
تصویر سات
ششم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زات
تصویر زات
بر انگیختن خشم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ذات
تصویر ذات
مالک، دارا، خداوند، صاحب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لصات
تصویر لصات
جمع لصه، زنان دزد
فرهنگ لغت هوشیار
جمع صله، نودارانی ها پا رنج ها نماز. توضیح یکی از فروع دین اسلام که اعظم عبادات محسوب می شد و آن را عمود دین گفته اند، دعای بنده به سوی خداوند، رحمت و بخشایش حق تعالی، جمع صلوات، جمع صله عطاها جوایز. جوایز و عطایا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ذات
تصویر ذات
خیم، نهاد، سرشت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از صاف
تصویر صاف
هموار
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از صحت
تصویر صحت
درستی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از صفت
تصویر صفت
زاب، فروزه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دات
تصویر دات
قانون، آکت
فرهنگ واژه فارسی سره