جدول جو
جدول جو

معنی شییه - جستجوی لغت در جدول جو

شییه
کج باران، باران نرم
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شیوه
تصویر شیوه
(دخترانه)
روش، قاعده، حالت، وضع
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شیده
تصویر شیده
(دخترانه)
خورشید، درخشان، روشنایی، از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر افراسیاب تورانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شیشه
تصویر شیشه
ماده ای سخت، شفاف و شکننده که در ساختن پنجره و بعضی ظروف به کار می رود
شیشۀ نشکن: نوعی شیشه با مقاومت زیاد که هنگام شکستن ریز ریز می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شیعه
تصویر شیعه
گروهی از مسلمانان که معتقد به خلافت بلافصل علی بن ابی طالب و اولاد آن حضرت می باشند، پیرو
شیعۀ امامیه: از فرقه های شیعه که به خلافت بلافصل علی بن ابی طالب و یازده فرزندش، یکی پس از دیگری، معتقدند، شیعۀ اثناعشریه، شیعۀ دوازده امامی
شیعۀ اثناعشریه: از فرقه های شیعه که به خلافت بلافصل علی بن ابی طالب و یازده فرزندش، یکی پس از دیگری، معتقدند، شیعۀ امامیه، شیعۀ دوازده امامی
شیعۀ دوازده امامی: از فرقه های شیعه که به خلافت بلافصل علی بن ابی طالب و یازده فرزندش، یکی پس از دیگری، معتقدند، شیعۀ امامیه، شیعۀ اثناعشریه
شیعۀ اسماعیلیه (باطنیه، سبعیه، هفت امامی): از فرقه های شیعه که بعد از امام جعفر صادق، اسماعیل فرزند آن حضرت را امام می دانند
شیعۀ باطنیه: شیعۀ اسماعیلیه، از فرقه های شیعه که بعد از امام جعفر صادق، اسماعیل فرزند آن حضرت را امام می دانند
شیعۀ سبعیه: شیعۀ اسماعیلیه، از فرقه های شیعه که بعد از امام جعفر صادق، اسماعیل فرزند آن حضرت را امام می دانند
شیعۀ هفت امامی: شیعۀ اسماعیلیه، از فرقه های شیعه که بعد از امام جعفر صادق، اسماعیل فرزند آن حضرت را امام می دانند
شیعۀ زیدیه: از فرقه های شیعه که به جای امام محمد باقر به امامت زید فرزند امام زین العابدین معتقدند، یعنی بعد از فوت امام زین العابدین به جای امام محمد باقر، زید پسر دیگر آن حضرت را امام می دانند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شیله
تصویر شیله
حیله، مکر، خدعه
شیلم، دانۀ سرخ و تلخ گیاهی که از جو باریک تر است و ضماد آن برای معالجۀ دمل به کار می رود، چچن، چچم، شلمک، شولم، گندم دیوانه
شیاری که در دامنۀ تپه بر اثر بارندگی پدید آمده باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شیبه
تصویر شیبه
گیاه ریحان کرمانی
افسنتین، گیاهی خودرو با ساقه های بلند، برگ های کرک دار، شاخه های انبوه و گل های زرد کوچک که برای معالجۀ لقوه، فالج، رعشه و امراض معده و کبد به کار می رفته، خاراگوش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شیره
تصویر شیره
افشره و آبی که از میوه می گیرند، آب انگور یا توت که آن را می جوشانند تا غلیظ شود
شیرۀ پرورده: در علم زیست شناسی شیره ای که در برگ های گیاه پرورش می یابد و به قسمت های مختلف گیاه می رود
شیرۀ تریاک: ماده ای که از جوشاندن سوختۀ تریاک درست می کنند
شیرۀ خام: در علم زیست شناسی شیره ای که از ریشۀ گیاه به ساقه و برگ ها می رود
شیرۀ معده: در علم زیست شناسی مایعی که از غده های معده ترشح می شود و هضم غذا را آسان می کند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شیخیه
تصویر شیخیه
از فرق شیعۀ اثنا عشری، پیروان شیخ احمد احسائی که در استنباط احکام مخالف اجتهاد بودند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شیمه
تصویر شیمه
خلق، خوی، طبیعت، عادت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شبیه
تصویر شبیه
مانند، همانند، تعزیه
فرهنگ فارسی عمید
یک بومادران (مفرد شیب)، سپید مویی سپید شدن سر برنجاسپ درختی که یکی از گونه های افسنتین (خارا گوش) به شمار میرود، گونه ای از ریحان که ریحان کرمانی نیز نامیده می شود
فرهنگ لغت هوشیار
پیروان شیخ احمد احسائی همروزگار فتحعلیشاه که از بحرین برخاسته هر یک از رهنمودان شیعه را هم ارج پیامبر می دانسته و آنچه را در خواب از آنان می شنیده چون بازگفته ای راستین با پیروان خود در میان می نهاده کیان این گروه که شمارشان کم نیست کرمان است و پیشوای خود را (سرکار آقا) می نامند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شیده
تصویر شیده
محلوج، مندوف، حلاجی شده، واخیده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شیمه
تصویر شیمه
خلق خوی طبیعت عادت، جمع شیم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شیوه
تصویر شیوه
طرز و عمل و روش و قاعده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شیهه
تصویر شیهه
آواز اسب، بانگ اسب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شیئه
تصویر شیئه
خواست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شیره
تصویر شیره
آب انگور که آنرا جوشانده تا غلیظ شود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شویه
تصویر شویه
بر باد رفته داراک نیست شده اندک اندکی
فرهنگ لغت هوشیار
جسمی است شفاف که از ذوب کردن شن سفید و سولفات دو سودیم و آهک و بعضی اجسام دیگر در کوره های مخصوص بشکل های مختلف می سازند
فرهنگ لغت هوشیار
دوستان، یاران، پیروانی و مسلمانان که معتقد بخلافت علی بی ابیطالب (ع) و اولاد آنحضرت می باشند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شیقه
تصویر شیقه
غاز مردابی
فرهنگ لغت هوشیار
گیاهی است از تیره گندمیان که دارای خوشه هایی کوچکی می باشد، نباتی است یک ساله و دانه های آن مدت مدیدی قادرند که قوه نمای خود را حفظ کنند شلمک یکی از گیاهان خوب مراتع و در هر سال سه مرتبه میشود آن را درو کرد زوان دنقه شیلم چچم چچن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شکیه
تصویر شکیه
مونث شکی و خواسته، مانده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شبیه
تصویر شبیه
همانند، نظیر، همچون، همتا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شریه
تصویر شریه
مونث شری برای اسپ و سرشت، مادوک زنی که همواره دختر زاید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شیئیه
تصویر شیئیه
وینوکی (از وینوک عدس) وینوکی دوربین یا چشم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شبیه
تصویر شبیه
((شَ))
مثل، مانند، تعزیه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شیهه
تصویر شیهه
((شَ هِ))
آواز اسب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شیوه
تصویر شیوه
طرز، راه و روش، خوی، عادی، ناز، کرشمه، مکر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شیمه
تصویر شیمه
((ش مَ))
خلق، خوی، عادت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شیله
تصویر شیله
حیله
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از شیوه
تصویر شیوه
طریقه، نحوه، طرز، سبک
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از شبیه
تصویر شبیه
مانند، همانند، همدیس، همسان
فرهنگ واژه فارسی سره