جدول جو
جدول جو

معنی شیپوری - جستجوی لغت در جدول جو

شیپوری
گل شیپوری
تصویری از شیپوری
تصویر شیپوری
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شیکوری
تصویر شیکوری
فرانسوی بنگرید به شکوریه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شیپورچی
تصویر شیپورچی
کسی که شیپور می نوازد، شیپورزن
فرهنگ فارسی عمید
نفیری برنجین که دهانه گشادی دارد و از قدیم الایام آنرا در جنگ می نواختند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شیپور
تصویر شیپور
از سازهای بادی با دهانۀ گشاد و شبیه سرنا که معمولاً از برنج ساخته می شود، نفیر، سرنا
شیپور استاش: در علم زیست شناسی مجرای استاش، مجرایی که گوش میانی را به حفره های بینی مربوط می سازد، مجرایی که حلق را با حفرۀ صماخی مربوط می کند و فشار هوا را در دو طرف پردۀ صماخ یکسان نگه می دارد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شیپور
تصویر شیپور
((شَ))
شبور، از سازهای بادی، دارای دهانه ای گشاد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شبکوری
تصویر شبکوری
یکی از بیماری های چشم که بیمار شبها جایی را نمی بیند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شناوری
تصویر شناوری
عمل شناور شنا کردن روی آب سباحت شناگری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شیپور چی
تصویر شیپور چی
سرنایی شیپور زن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شناوری
تصویر شناوری
عمل شناور، شنا کردن روی آب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قیصوری
تصویر قیصوری
تهیه شده در قیصور مثلاً کافور قیصوری
فرهنگ فارسی عمید
عنوانی است تحقیر آمیز و دشنام گونه که به فاحشه های زشت و پست دهند و گاه نیز برای تحقیر فواحش خوش سر و وضع اطلاق کنند، پست و پلید (به زنان اطلاق کنند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دیپورت
تصویر دیپورت
((پُ))
رفتار کردن، سلوک کردن، از کشور میزبان اخراج کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شبکوری
تصویر شبکوری
نوعی بیماری چشم که در آن بیمار در تاریکی نمی تواند اشیا را ببیند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شناوری
تصویر شناوری
Levitation, Flotation
دیکشنری فارسی به انگلیسی
плавание , левитация
دیکشنری فارسی به روسی
плавучість , левітація
دیکشنری فارسی به اوکراینی
flutuação, levitação
دیکشنری فارسی به پرتغالی
galleggiamento, levitazione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
flottabilité, lévitation
دیکشنری فارسی به فرانسوی
drijfvermogen, levitatie
دیکشنری فارسی به هلندی
तैरना , तैराकी
دیکشنری فارسی به هندی
عوامةٌ , رفعٌ
دیکشنری فارسی به عربی
ציפה , רֵפִּים
دیکشنری فارسی به عبری
uwezo wa kuogelea, kusimama hewani
دیکشنری فارسی به سواحیلی
การลอยตัว , การลอย
دیکشنری فارسی به تایلندی
ভাসমানতা , ভাসমানতা
دیکشنری فارسی به بنگالی