جدول جو
جدول جو

معنی شیلن - جستجوی لغت در جدول جو

شیلن
(لُ)
یکی از حکمای سبعۀ یونان. (یادداشت مؤلف). خیلن
لغت نامه دهخدا
شیلن
سور عمومی میهمانی اطعام عمومی به شکرانه سلامتی یا پیروزی
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شیلا
تصویر شیلا
(دخترانه)
از نامهای متداول هندی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شیلان
تصویر شیلان
(دخترانه)
مهمانی، سور، چیلان، عناب
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شیله
تصویر شیله
حیله، مکر، خدعه
شیلم، دانۀ سرخ و تلخ گیاهی که از جو باریک تر است و ضماد آن برای معالجۀ دمل به کار می رود، چچن، چچم، شلمک، شولم، گندم دیوانه
شیاری که در دامنۀ تپه بر اثر بارندگی پدید آمده باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شیلان
تصویر شیلان
سفرۀ طعام، سفرۀ بزرگی که انواع خوراک ها برآن چیده می شود
عنّاب، میوه ای بزرگ تر از سنجد و به رنگ قرمز تیره که مصرف خوراکی و دارویی دارد، چیلان، جیلان، سیلانه، سنجد گرگان، تبرخون
شیلان کشیدن: گستردن سفرۀ طعام
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شیان
تصویر شیان
جزا، مکافات، پاداش، برای مثال بر او تازه شد کینۀ سالیان / بکردندش از هرچه کرد او شیان (ابوشکور - شاعران بی دیوان - ۱۰۴)
فرهنگ فارسی عمید
لولۀ لاستیکی یا پلاستیکی برای آب پاشی یا جا به جا کردن مایعات از ظرفی به ظرف دیگر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شیلم
تصویر شیلم
دانۀ سرخ و تلخ گیاهی که از جو باریک تر است و ضماد آن برای معالجۀ دمل به کار می رود، چچن، چچم، شلمک، شولم، شیله، گندم دیوانه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شیان
تصویر شیان
درختی که در هند و حبشه و زنگبار می روید و از آن صمغی سرخ رنگ می گیرند، قاطرالدّم، خون سیاوشان، دم الثّعبان، دم الأخوین
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شیون
تصویر شیون
گریه و ناله و زاری در هنگام مصیبت، نوحه، فغان و فریاد
فرهنگ فارسی عمید
(لَ)
لوله ای است لاستیکی که در کارهای فنی مورد استفاده قرار می گیرد. از این لوله برای انتقال آب یا مواد سوختی (بنزین و غیره) در فواصل متحرک ماشینها و اتومبیل استفاده می شود، و آن دارای انواع مختلف است: شیلنگ لاستیکی ساده، شیلنگ نسوز و شیلنگ آجیده که در ساختمان آن نخ ابریشم یا رشته های نازک سیمی بکار رفته است. از شیلنگ برای آب پاشی در باغبانی و دستگاههای آتش نشانی نیز استفاده می شود. قطر دهانۀ شیلنگ متفاوت و بسته به مورد استفاده است. (از فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
گیاهی است از تیره گندمیان که دارای خوشه هایی کوچکی می باشد، نباتی است یک ساله و دانه های آن مدت مدیدی قادرند که قوه نمای خود را حفظ کنند شلمک یکی از گیاهان خوب مراتع و در هر سال سه مرتبه میشود آن را درو کرد زوان دنقه شیلم چچم چچن
فرهنگ لغت هوشیار
پارسی تازی گشته شلمک، خر سنگ گیاهان شیلم گیاهی است از تیره گندمیان که دارای خوشه هایی کوچکی می باشد، نباتی است یک ساله و دانه های آن مدت مدیدی قادرند که قوه نمای خود را حفظ کنند شلمک یکی از گیاهان خوب مراتع و در هر سال سه مرتبه میشود آن را درو کرد زوان دنقه شیلم چچم چچن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شیلک
تصویر شیلک
توت فرنگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شیلان
تصویر شیلان
موقع صرف نهار و صلای طعام، سفره امرا و بزرگان، طعام
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شیون
تصویر شیون
ناله و زاری فغان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شینن
تصویر شینن
سرشک، آبچکه
فرهنگ لغت هوشیار
منجک گیاهی از خانواده میخک فرانسوی منجک گیاهی از خانواده میخک گیاهی است زینتی از تیره میخک که برخی گونه هایش یکساله و برخی دو ساله و برخی پایا می باشند. برگهایش متقابل و گل آذینش گرزن و میوه اش به شکل کپسولی یک خانه یی است. در حدود 300 گونه از این گاه شناخته شده که متعلق به نیمکره شمالی می باشد، ریشه برخی از گونه های سیلن مورد استفاده طبی قرار می گرفته است علوک طریراش
فرهنگ لغت هوشیار
یکی از سازهای زهی که میتواند آهنگهای حساس و هیجان انگیز را اجرا کند. این ساز در اصل شرقی بوده و بعد از جنگهای صلیبی بار و پا رفته است. ویولون را باین شکل و هیئت ابتدا در ایتالیا ساخته اند. ساز مذکور دارای چهار سیم (می) (می) (لا) (ر) و (سل) است و بدو طریق نواخته میشود. یکی بوسیله طریقه آرشه یی و دیگر پیتسیکاتو که نواختن باضربات انگشت است و مورد اخیر استثنایی است. ته ویولون بهنگام نواختن در زیر چانه چپ قرا میگیرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شیلنگ
تصویر شیلنگ
((لَ))
لوله ای از جنس لاستیک که از آن برای انتقال آب، بنزین، هوا و... استفاده می کنند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شیان
تصویر شیان
جزاء، پاداش
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شیلان
تصویر شیلان
موقع صرف ناهار و صلای طعام، سفره امرا و بزرگان، طعام
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شیون
تصویر شیون
((وَ))
ناله و زاری
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شیله
تصویر شیله
حیله
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از شیان
تصویر شیان
جبران
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از شیون
تصویر شیون
Wail
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از شیون
تصویر شیون
вой
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از شیون
تصویر شیون
Wehklage
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از شیون
تصویر شیون
плач
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از شیون
تصویر شیون
lament
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از شیون
تصویر شیون
哀号
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از شیون
تصویر شیون
lamento
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از شیون
تصویر شیون
lamento
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از شیون
تصویر شیون
lamento
دیکشنری فارسی به اسپانیایی