پارسی تازی گشته شلمک، خر سنگ گیاهان شیلم گیاهی است از تیره گندمیان که دارای خوشه هایی کوچکی می باشد، نباتی است یک ساله و دانه های آن مدت مدیدی قادرند که قوه نمای خود را حفظ کنند شلمک یکی از گیاهان خوب مراتع و در هر سال سه مرتبه میشود آن را درو کرد زوان دنقه شیلم چچم چچن
جلیف. بشت. رغید. تلخه. چنگک. دنقه. چنگلک. زوان. شالم. شولم. زؤان. زیوان. سعیع. شلک. چنگک که با غله مخلوط شود و آنرا تلخ کند. (یادداشت مؤلف). نام دارویی است که آنرا با گوگرد بر بهق طلا کنند نافع باشد، و آنرا زوان و شلمک نیز گویند و در میان گندم روید. (برهان) (آنندراج). در میان گندم روید و آنرا تباه گرداند. (ذخیرۀ خوارزمشاهی). گندم دیوانه. (ناظم الاطباء). سیاه دانو و زوان و وزنا هم گویند. (از صیدنۀ ابوریحان بیرونی). به فارسی گندم دیوانه نامند و آن دانه ای است از جو باریکتر و کوچکتر و با تلخی و مایل به سرخی. در اصفهان کاکلک گویند. (از تحفۀ حکیم مؤمن). رجوع به مترادفات کلمه شود
گیاهی است از تیره گندمیان که دارای خوشه هایی کوچکی می باشد، نباتی است یک ساله و دانه های آن مدت مدیدی قادرند که قوه نمای خود را حفظ کنند شلمک یکی از گیاهان خوب مراتع و در هر سال سه مرتبه میشود آن را درو کرد زوان دنقه شیلم چچم چچن