جدول جو
جدول جو

معنی شیربا - جستجوی لغت در جدول جو

شیربا
شیربرنج، خوراکی که از شیر، برنج، شکر و گلاب تهیه می شود، گرنج بشیر، شیروا
تصویری از شیربا
تصویر شیربا
فرهنگ فارسی عمید
شیربا
شیربرنج
تصویری از شیربا
تصویر شیربا
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شیربان
تصویر شیربان
نگهبان شیر
فرهنگ فارسی عمید
گونه ای لیکن که بر روی تنه درختان دیگر می روید و به بزرگی یک نخود تا یک گردو می رسد و التصاق کامل به درخت پایه خود دارد. گونه ای از آن در سیستان فراوان است و زنان به جهت ازدیاد شیر آنرا میخورند (وجه تسمیه به همین مناسبت است) شیرزا
فرهنگ لغت هوشیار
انعامی که پس از باز گرفتن کودک از شیر به دایه وی می دهند، مزد دایگی و شیر به کودک دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شوربا
تصویر شوربا
آش ساده که با برنج و انواع سبزی پخته شود شوروا شورباج
فرهنگ لغت هوشیار
خوراکیی که با شیر و برنج پزند شیر با شیروا. طرز تهیه آن چنین است: به اندازه لازم شیر گیرند و برای هر من شیر پنج سیر یا کمتر برنج در شیر ریزند و بار کنند و قدری هم شیر را کنار بگذارند و دیگ را بر روی آتش هم زنند بگذارند تا پخته شود. اگر سفت شود و پخته نشود قدری آب ریزند نزدیک پخته شدن آن شیری را که کنار گذاشته اند با شکر و گلاب و هل در آن ریزند و پس از چند جوش بردارند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شوربا
تصویر شوربا
آش ساده که با برنج و سبزی می پزند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زیربا
تصویر زیربا
آشی که در آن زیره ریخته باشند، آش زیره، زیرباج، زیروا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شیروا
تصویر شیروا
شیربرنج، خوراکی که از شیر، برنج، شکر و گلاب تهیه می شود، شیربا، گرنج بشیر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شیربها
تصویر شیربها
((بَ))
پول یا چیز دیگر که داماد در وقت ازدواج به پدر و مادر عروس دهد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شوربا
تصویر شوربا
آش ساده که با برنج و انواع سبزی پخته شود
فرهنگ فارسی معین
دارویی که در هندوستان از ریشۀ گیاهی گرفته می شده و در برای دفع صفرا به کار می رفته
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شیرزا
تصویر شیرزا
شیرزاد، دانه ای به درشتی نخود و قهوه ای رنگ یا سفید که بر تنۀ بعضی درختان می روید و سفت می شود. برخی از انواع آن باعث افزایش شیر مادر می شود، شیرزاده، زادۀ شیر، بچه شیر، شجاع، دلیر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شیربها
تصویر شیربها
بهای شیر، پول یا چیز دیگر که داماد در وقت ازدواج به پدر و مادر عروس می دهد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شیبا
تصویر شیبا
(دخترانه)
شیوا آشفته، پریشان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شیبا
تصویر شیبا
آشفته شیفته، دیوانه، افعی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شیبا
تصویر شیبا
((شَ یا ش))
آشفته، شیفته، دیوانه، افعی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شیبا
تصویر شیبا
مار افعی، برای مثال سر دیوار او پر مار شیبا / جهان از زخم او شد ناشکیبا (فخرالدین اسعد - ۱۸۷)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شمشیربازی
تصویر شمشیربازی
نوعی ورزش که با استفاده از شمشیر مخصوص، لباس های ایمنی و در زمین مخصوص انجام می شود
فرهنگ فارسی عمید