جدول جو
جدول جو

معنی شیروا

شیروا
شیربرنج، خوراکی که از شیر، برنج، شکر و گلاب تهیه می شود، شیربا، گرنج بشیر
تصویری از شیروا
تصویر شیروا
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با شیروا

شیروا

شیروا
شیربا و شله ای که از شیر و برنج سازند. (ناظم الاطباء). شیربرنج. شیربا. (یادداشت مؤلف). و رجوع به شیربرنج و شیربا شود
لغت نامه دهخدا

شیرزا

شیرزا
گونه ای لیکن که بر روی تنه درختان دیگر می روید و به بزرگی یک نخود تا یک گردو می رسد و التصاق کامل به درخت پایه خود دارد. گونه ای از آن در سیستان فراوان است و زنان به جهت ازدیاد شیر آنرا میخورند (وجه تسمیه به همین مناسبت است) شیرزا
فرهنگ لغت هوشیار

شهروا

شهروا
پولی که ارزش حقیقی آن کمتر از بهای اسمی آن باشد و بنابراین در غیر محلی که ضرب شده ارزش چندان ندارد: بزرگزاده نادان بشهروا ماند که در دیار غریبش بهیچ نستانند 0 (گلستان 114)
فرهنگ لغت هوشیار

شیربا

شیربا
شیربِرِنج، خوراکی که از شیر، برنج، شکر و گلاب تهیه می شود، گُرَنج بِشیر، شیروا
شیربا
فرهنگ فارسی عمید

شهروا

شهروا
پولی که ارزش حقیقی آن کمتر از ارزش رسمی آن بوده، زر ناخالص
شهروا
فرهنگ فارسی معین