- شیتانک
قاصدک
معنی شیتانک - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
چیزی شبیه نوک پستان که از لاستیک درست می کنند و در دهان کودک شیرخوار می گذارند، ظرف شیشه ای که در آن شیر می ریزند و کودک را با آن شیر می دهند، هر چیزی که شبیه پستان باشد، در علم زیست شناسی سنجد
جوش های ریزی که بیشتر روی پوست بدن کودکان تولید می شود، زردزخم، شیرونه، شیرینه،
سپستان، درختی گرمسیری با برگ های گرد و نوک تیز و گل های سفید خوشه ای و خوش بو، میوۀ این گیاه بیضی شکل، زرد رنگ و دارای شیرۀ لزج و بی مزه است که پس از خشک شدن سیاه رنگ می شود و در طب سنتی برای معالجۀ بیماری های ریوی به کار می رود، دبق، سگ پستان، مویزک عسلی، داروش، سنگ پستان، دارواش، مویزج عسلی، مویزه
سپستان، درختی گرمسیری با برگ های گرد و نوک تیز و گل های سفید خوشه ای و خوش بو، میوۀ این گیاه بیضی شکل، زرد رنگ و دارای شیرۀ لزج و بی مزه است که پس از خشک شدن سیاه رنگ می شود و در طب سنتی برای معالجۀ بیماری های ریوی به کار می رود، دبق، سگ پستان، مویزک عسلی، داروش، سنگ پستان، دارواش، مویزج عسلی، مویزه
از گیاهان دارویی که بیشتر در مصر می روید و در طب قدیم برای معالجۀ صرع به کار می رفته، برنوف
(شَ / شِ نَ)
لغت نامه دهخدا
عنکبوت. (یادداشت مؤلف) ، قسمتی متحرک از تفنگ که به ارادۀ تیرانداز بسختی بر پستانک خورد و آتش از چاشنی جهاند. در تفنگ و امثال آن، آهنی که با کشیدن پاشنه بر چاشنی بسختی فرودآید و آنرا مشتعل کند. (یادداشت مؤلف). دنگ. چخماق، (اصطلاح موسیقی) درساز، پردۀ نخستین تار یا چیزی شبیه خرک بالای دسته. (یادداشت مؤلف). سیمگیرساز. (فرهنگ فارسی معین)
هر چیز که کمی شیرین باشد زرد زخم، گیاهی است از تیره شیرینکها که به طور طفیلی بر روی درختان بلوط و شاه بلوط می روید. یا شیرینکها. تیره ایست از گیاهان دو لپه یی بی گلبرگ که به طور انگل بر روی درختان بلوط و شاه بلوط می روید. این گیاهان فاقد ریشه هستند و به وسیله مکینه هایی مواد لازم و ضروری را از گیاه میزبان خود اخذ می نمایند. برگهای گیاهان مذکور متقابل و کامل و بدون گوشوارک است
چیزی شبیه نوک پستان پلاستیکی که در دهان کودک شیر خوار گذارند آلتی است لاستیکی که آنرا بدهان بچه شیر خواره گذارند تا بمکد گول زن، سنجد جبلان پستنک سنجد گرگان. یا پستانک تفنگ. لوله باریک سوراخ دار مجاور مخزن باروت تفنگ که چاشنی بر روی آن نهند و با انفجار چاشنی از آنجا آتش بباروت رسد
گیاهی است از تیره صلیبیان که در سواحل شنی مناطق معتدل آسیای صغیر و اروپا و شمال افریقا و آمریکا میروید. گیاهی است یکساله و دارای ریشه های خوراکی است فجل الجمل رشادالبحر فجیله شرتیله
صمغ رایتانج رشینه یونانی تازی و پارسی گشته زمج (صمغ) زنگباری (گویش شیرازی)
Demonic, Diabolical, Evil, Fiendish, Demonically, Diabolically, Ghoulish, Impish, Sinister, Sinisterly
démoniaque, démoniaquement, diabolique, diaboliquement, malfaisant, espiègle, sinistre, sinistrement
ماشه ی تفنگ، دلقک همراه بندباز
دلقک همراه با بندباز، شاهین ترازو، ماشه ی تفنگ
نوعی زردآلوی کوچک بسیار شیرین
демонический , дьявольски , дьявольский , злой , дьявольский , зловещий , озорной , зловеще
dämonisch, diabolisch, teuflisch, böse, unheimlich, schelmisch, unheilvoll
демонічний , демонічно , диявольський , дияволічно , злий , диявольський , пустотливий , зловісний , зловісно
demoniczny, diabelsko, diabelski, zły, psotny, złowieszczy, złowrogo
demoníaco, demoníacamente, diabólico, diabolicamente, maligno, travesso, sinistro, sinistramente
demoniaco, demoniacamente, diabolico, diabolicamente, maligno, dispettoso, sinistro, sinistramente
demoníaco, demoníacamente, diabólico, diabólicamente, maligno, monstruoso, travieso, siniestro, siniestramente
राक्षसी , शैतानिक रूप से , शैतानी , शैतानी तरीके से , दुष्ट , शैतानी , शरारती , शैतानी , शैतानी तरीके से
iblis, secara setan, jahat, dengan cara iblis, setan, nakal, dengan jahat
