جدول جو
جدول جو

معنی شیاربندی - جستجوی لغت در جدول جو

شیاربندی
(بَ)
شیارها کردن زمین را برای آبیاری مزرعه. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

توبره پشتی که چهاربند دارد و بعضی از مسافران پیاده و دهقانان به پشت خود می بندند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از یارمندی
تصویر یارمندی
یاری، کمک، اعانت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چاربندی
تصویر چاربندی
چهاربندی، توبره پشتی که چهاربند دارد و بعضی از مسافران پیاده و دهقانان به پشت خود می بندند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از باربندی
تصویر باربندی
بار بستن، عمل بستن بار
فرهنگ فارسی عمید
(بَ)
عمل بستن و تهیه کردن بارها.
لغت نامه دهخدا
(نِ بَ)
نقشبندی. صورتگری. نقاشی:
تا پیشۀ او شد نگاربندی
وهم و خرد و جان نگار دارد.
مسعودسعد
لغت نامه دهخدا
(نَ / نُ بَ)
نوار بستن. عمل نواربند. نوارپیچی
لغت نامه دهخدا
(رِ هَِ)
هندوانه:
هست در شهر ابرقوه خیار هندی
کز بزرگی بود آن تخم دو تا یک خروار.
بسحاق اطعمه
لغت نامه دهخدا
(چَ / چِ بَ)
توبرۀ پشتی که چهاربند دارد و مسافران پیاده و روستائیان آن را به پشت بندند. (فرهنگ فارسی معین) ، ریسمانی که سوار تازه کار را با آن بر اسب بندند تا سوارکاری بیاموزد. رجوع به چاربندی شود
لغت نامه دهخدا
(بَ)
احتباس بول. اسرا. شاشبند شدن
لغت نامه دهخدا
توبره پشتی که چهار بند دارد و مسافران پیاده و روستاییان آنرا بپشت خود بندند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یارمندی
تصویر یارمندی
عمل یارمند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیکربندی
تصویر پیکربندی
إعداداتٍ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از پیکربندی
تصویر پیکربندی
Configuration
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از پیکربندی
تصویر پیکربندی
configuration
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از پیکربندی
تصویر پیکربندی
קְנוּת
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از پیکربندی
تصویر پیکربندی
配置
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از پیکربندی
تصویر پیکربندی
การกำหนด
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از پیکربندی
تصویر پیکربندی
конфигурация
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از پیکربندی
تصویر پیکربندی
Konfiguration
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از پیکربندی
تصویر پیکربندی
konfigurasi
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از پیکربندی
تصویر پیکربندی
конфігурація
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از پیکربندی
تصویر پیکربندی
संरचना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از پیکربندی
تصویر پیکربندی
konfiguracja
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از پیکربندی
تصویر پیکربندی
configuração
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از پیکربندی
تصویر پیکربندی
configuración
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از پیکربندی
تصویر پیکربندی
configurazione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از پیکربندی
تصویر پیکربندی
configuratie
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از پیکربندی
تصویر پیکربندی
تشکیل
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از پیکربندی
تصویر پیکربندی
কনফিগারেশন
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از پیکربندی
تصویر پیکربندی
usanifu
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از پیکربندی
تصویر پیکربندی
yapılandırma
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از پیکربندی
تصویر پیکربندی
구성
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از پیکربندی
تصویر پیکربندی
構成
دیکشنری فارسی به ژاپنی