جدول جو
جدول جو

معنی شگونیا - جستجوی لغت در جدول جو

شگونیا
(شَ)
فالگر. فالگیر. غیبگو. (ناظم الاطباء). رجوع به شگنی و مترادفات کلمه شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از هونیا
تصویر هونیا
(دخترانه)
شعر (نگارش کردی: هنیا)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از سونیا
تصویر سونیا
(دخترانه)
خرد، عقل
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از بدگونیا
تصویر بدگونیا
در معماری، زمین یا صحن خانه که کج و اریب باشد. آن را در قدیم شوم می پنداشتند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بگونیا
تصویر بگونیا
گلی به رنگ های سرخ، قهوه ای، سفید و ارغوانی با بوتۀ کوتاه و ساقه های باریک توخالی که بومی مناطق گرمسیر است
بگونیای برگی: در علم زیست شناسی نوعی بگونیای زینتی بدون گل
فرهنگ فارسی عمید
وسیله ای مسطح و سه گوش به شکل مثلث قائم الزاویه که برای رسم خط عمود یا رسم زاویۀ قائمه استفاده می شود
فرهنگ فارسی عمید
(پُ لُ)
در نبات شناسی گیاهی از تیره گل میمون. تنها نوع آن پلونیای امپریال است که آن را به ژاپونی هرّی نامند و آن درختی بزرگ است که به ارتفاع 25 گز میرسد و تنه آن مستقیم و پوست آن اندک شکاف دار است و سر آن پهن میشودگل آن بزرگ و آبی رنگ است این نبات به اسم آنا پلوینا دختر تزار روسیه پل اول پلونیا نامیده شده است
لغت نامه دهخدا
(مُ)
به لغت سریانی خیار دراز را گویند. (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء). بطیخ طویل. (ابن البیطار). مقلونیا خوانند و آن خربزۀ دراز بود به شیرازی آن را گل قنده خوانند و آن مانند خیارزه بود. (اختیارات بدیعی). در برهان آمده است که ملونیا به لغت سریانی خیار دراز را گویند. ظاهراً این کلمه همان ملو لاتینی است و مقصود از خیار دراز نیز خربزه است، چه خربزه نیز از طایفۀ خیار است. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). از یونانی، ملونیا (خربزه). مقایسه شود با ملون (خربزه) فرانسوی. (حاشیۀ برهان چ معین). رجوع به مقلونیا شود
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان بالا شهرستان اردستان، واقع در 15هزارگزی جنوب باختر اردستان و 9هزارگزی باختر شوسۀ اردستان به اصفهان، کوهستانی و هوای آن معتدل و سکنۀ آن 227 تن است، آب آن از قنات تأمین میشود، محصول آن غلات و خشکبار و شغل اهالی زراعت است، راه مالرو دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا
(سَ)
اسم یونانی صابون است. (تحفۀ حکیم مؤمن)
لغت نامه دهخدا
(فَ)
معجونی است که از تخم شاهدانه و شیرابۀ خشخاش میساختند و بعنوان مسکر و مسکن به کار میرفته است. فلونی. (فرهنگ فارسی معین) ، نوعی معجون مسکن و مخدر. منسوب به فیلون تارسی پزشکی از معاصرین اغسطس (اوگوست) امپراطور روم که جهت تسکین درد دندان و درد دل به کار میرفته است. فلونیا الرومیه. (فرهنگ فارسی معین). اسم معجون مرکبی است منسوب به افلن طبیب که افلونیا نیز مینامند. (فهرست مخزن الادویه).
- فلونیای پارسی، پلپل سپید و بزرالبنج از هر یکی بیست درم سنگ، افیون گل مختوم ده درمسنگ، زعفران پنج درمسنگ، فرفیون و مرو سنبل و عاقرقرحا از هر یک دو درمسنگ، جندبیدستر یک درمسنگ، زرنباد و دردنج مشک هر یکی نیم درمسنگ. (ذخیرۀ خوارزمشاهی). رجوع به فلون و فلونی شود
لغت نامه دهخدا
(زَ)
نام درختی است خاردار وآن نوعی از زقوم است. (برهان) (آنندراج). درخت زقوم و اکثر به قاف گفته اند. (فرهنگ رشیدی) :
دایه بود نگهبان جایی که شیرخواره
آب شکر شمارد شیر زفونیا را.
خسرو (از فرهنگ رشیدی)
لغت نامه دهخدا
دواءالخطاطیف. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(یُ)
از خطه های باستانی شبه جزیره بالکان است و آن عبارت بوده است از قسمت شمال شرقی مقدونیه و قسمت شمال غربی تراکیه یعنی جهات اسکوب و صوفیه. اهالی آن از اقوام پلاسگ بوده اند و درحال توحش می زیسته و بدلاوری و جسارت بسیار شهرت داشته و با اینکه فیلیپ و اسکندر مقدونی آنان را تحت تبعیت خود درآورده بودند باز از پادشاه خود دست نمیکشیدند. از همان زمان پیونیا جزء مقدونیه شد و در زمان تشکیل امپراطوری شرق این سرزمین یکی از دو ایالتی بودکه مقدونیه را بوجود می آورد. (قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا
(اِ)
در تاریخ قدیم یونان بر سرزمین های مختلف اطلاق شده است، لکن ایونیای حقیقی یکی از ممالک قدیمی آسیای صغیر بین خلیج ازمیر و ماندلیا و مسکن مهاجرین یونانی بوده است. مردم ایونیا به هوش و جسارت مشهور بودند و خود در سواحل دریای لاس و دریای سیاه مهاجرنشین هایی تأسیس کردند. (تعلیقات تمدن قدیم ترجمه نصرالله فلسفی). رجوع به ایونی و ایونیه شود
لغت نامه دهخدا
بیونانی زعرور است. (تحفۀ حکیم مؤمن). مسبیلس. ذوالثلاث نویات. ذوالثلاث حبات. طریقوقون. طریققن، شهد. (غیاث اللغات). شهدی که جمع کند آن را زنبور در شکم خود و بیرون آورد، یا شهدی که در اطراف خانه زنبور چسبیده بود. انگبین. (مهذب الاسماء). عسل، نمی که بر درخت افتد. (منتهی الارب) ، آنچه از مأکول که از دست یا دهان افتد گاه خوردن و آنرا لطاخه نیز گویند
لغت نامه دهخدا
(بَ)
بد ساخته شده. خانه ای که صحن آن کج و معوج باشد. (ناظم الاطباء). به اصطلاح معماران، خانه ای که صحنش کج باشد و آن را شوم پندارند. (آنندراج) :
ز راستی است که بدگونیاست خانه عمر
ببین کمان کج افتاده خانه تیر است.
وحید (از آنندراج).
ورجوع به گونیا شود، ترشرو. عبوس. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
مثلث شکلی قائم الزوایه، چوبین یا فلزی که معماران و نجاران بدان قائمه بودن زوایا یا آلات و چهارچوب در را معلوم کنند، و از آن برای کشیدن خطی عمود بر خط دیگر و یا خطی موازی با خط دیگر نیز استفاده نمایند، اصل کلمه از یونانی گ، نی یا بمعنی زاویه است، آلت هندسی سه گوش، (از برهان قاطع) (انجمن آرا) (غیاث اللغات) :
کو نوح که سازهاش بخشم
یا مسطر و گونیاش بخشم،
خاقانی (از تحفه العراقین)،
، ریسمانی را گویند که استادان بنا چون خواهند عمارتی بسازند آن را بکشند و رنگ عمارت را بریزند، (برهان قاطع) (انجمن آرا)، رژه، رژۀ بنا: شاقول، سنگی که به ریسمان کرده از گونیا بیاویزند تا بدان همواری زمین معلوم کنند، (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(بِ گُ)
گیاهی از تیره بگونیاها با گلهای سرخ و سفید یا صورتی اصلش از آمریکای مرکزی است و در حدود چهارصد گونه از آن شناخته شده است. (از فرهنگ فارسی معین). انواع آن: پیازی. عادی. دائمی. برگی. رکس. معین التجاری. کرکی. شکوفه ای، به مصیبت دچار شدن. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
تصویری از بگونیا
تصویر بگونیا
گلی زیبا به رنگهای سرخ، قهوه ای، سفید، ارغوانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ملونیا
تصویر ملونیا
لاتینی تازی گشته خربزه خربزه خربزه دراز (عقار. 54)
فرهنگ لغت هوشیار
معجونی است که از تخم شاهدانه و شیرابه خشخاش میساختند و بعنوان مسکر و مسکن بکار میرفته است
فرهنگ لغت هوشیار
گیاهی است از رده دو لپه ییهای جدا گلبرگ که تیره خاصی را به نام تیره فاوانیها به وجود می آورد. و جزو تیره های نزدیک به گل سرخیان است گیاهی است علفی و دارای ساقه های گوشت دار و ساقه ای خوابیده بر روی زمین و گلهایی معمولا سفید یا زرد با آرایش گرزن. در حدود 130 گونه از این گیاه شناخته شده که اکثر در مناطق معتدل می رویند و برخی از گونه ها نیز زمینی هستند عود الصلیب. توضیح به جهت دفع نقرس و صرع و کابوس آن را با خود نگه می داشتند یا دود می کردند
فرهنگ لغت هوشیار
قید شک و تردید و ظن گویی پنداری: به پیش رفعت تو چرخ گوییا پست است بجای دانش تو عقل گوییا شیداست. (انوری)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آمونیا
تصویر آمونیا
فرانسوی نوشاهکه از آمیزه های نوشاهک که در سپید گری به کار می رود
فرهنگ لغت هوشیار
یونانی تازی شده از گیاهان ازگیل درختچه ای از تیره گل سرخیان که خاردار است و بحالت وحشی در جنگلهای اروپای مرکزی و نواحی معتدل آسیا روییده میشود و غالبا آنرا با درختان دیگر پیوند میزنند ارونیا
فرهنگ لغت هوشیار
قید شک و تردید و ظن گویی پنداری: به پیش رفعت تو چرخ گوییا پست است بجای دانش تو عقل گوییا شیداست. (انوری)
فرهنگ لغت هوشیار
مثلث شکلی قائم الزاویه چوبین یا فلزی که معماران و نجاران بدان قائمه بودن زوایا یا آلات و چهارچوب در را معلوم کنند و از آن برای خط کشیدن خطی عمود بر خط دیگر و یا خطی موازی با خط دیگر نیز استفاده نمایند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شونیز
تصویر شونیز
سیاه دانه که بر روی خمیر نان می پاشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گونیا
تصویر گونیا
ابزاری است به شکل مثلث از جنس فلز، پلاستیک یا چوب برای رسم زاویه قائمه یا آزمودن آن
فرهنگ فارسی معین
((بِ))
گیاهی است زینتی دارای گل های زیبای سرخ یا سفید یا صورتی این گیاه اصلش از آمریکای مرکزی است و در حدود 400 گونه از آن شناخته شده است
فرهنگ فارسی معین
((فَ یا فِ))
معجونی است که از تخم شاهدانه و شیرابه خشخاش می ساختند و به عنوان مسکر و مسکن به کار می رفته است، فلونی، نوعی معجون مسکن و مخدر منسوب به فیلون تارسی پزشکی از معاصرین اعسطس (اوگوست) امپراطور رم که جهت تسکین درد دندان و دل درد به
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شونیز
تصویر شونیز
سیاه دانه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گونیا
تصویر گونیا
نقاله
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از آمونیا
تصویر آمونیا
نوش آهکه
فرهنگ واژه فارسی سره