جدول جو
جدول جو

معنی بگونیا

بگونیا((بِ))
گیاهی است زینتی دارای گل های زیبای سرخ یا سفید یا صورتی این گیاه اصلش از آمریکای مرکزی است و در حدود 400 گونه از آن شناخته شده است
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با بگونیا

بگونیا

بگونیا
گلی به رنگ های سرخ، قهوه ای، سفید و ارغوانی با بوتۀ کوتاه و ساقه های باریک توخالی که بومی مناطق گرمسیر است
بگونیای برگی: در علم زیست شناسی نوعی بگونیای زینتی بدون گل
بگونیا
فرهنگ فارسی عمید

بگونیا

بگونیا
گیاهی از تیره بگونیاها با گلهای سرخ و سفید یا صورتی اصلش از آمریکای مرکزی است و در حدود چهارصد گونه از آن شناخته شده است. (از فرهنگ فارسی معین). انواع آن: پیازی. عادی. دائمی. برگی. رکس. معین التجاری. کرکی. شکوفه ای، به مصیبت دچار شدن. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا

بدگونیا

بدگونیا
در معماری، زمین یا صحن خانه که کج و اریب باشد. آن را در قدیم شوم می پنداشتند
بدگونیا
فرهنگ فارسی عمید

بدگونیا

بدگونیا
بد ساخته شده. خانه ای که صحن آن کج و معوج باشد. (ناظم الاطباء). به اصطلاح معماران، خانه ای که صحنش کج باشد و آن را شوم پندارند. (آنندراج) :
ز راستی است که بدگونیاست خانه عمر
ببین کمان کج افتاده خانه تیر است.
وحید (از آنندراج).
ورجوع به گونیا شود، ترشرو. عبوس. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا

شگونیا

شگونیا
فالگر. فالگیر. غیبگو. (ناظم الاطباء). رجوع به شگنی و مترادفات کلمه شود
لغت نامه دهخدا

گونیا

گونیا
مثلث شکلی قائم الزاویه چوبین یا فلزی که معماران و نجاران بدان قائمه بودن زوایا یا آلات و چهارچوب در را معلوم کنند و از آن برای خط کشیدن خطی عمود بر خط دیگر و یا خطی موازی با خط دیگر نیز استفاده نمایند
فرهنگ لغت هوشیار

گونیا

گونیا
ابزاری است به شکل مثلث از جنس فلز، پلاستیک یا چوب برای رسم زاویه قائمه یا آزمودن آن
گونیا
فرهنگ فارسی معین