جدول جو
جدول جو

معنی شکپا - جستجوی لغت در جدول جو

شکپا
(شِ)
ترشرو و مقبوض. (ناظم الاطباء). اما این ضبط دگرگون شدۀ سکباست
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شکرپا
تصویر شکرپا
لنگ، کسی که پایش لنگ باشد، اعرج
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شکوا
تصویر شکوا
گله کردن، شکایت کردن، گله و ناله، شکوه، شکایت
فرهنگ فارسی عمید
(شِ)
دهی است از دهستان کلیجان رستاق بخش مرکزی شهرستان ساری. سکنه 485 تن. آب آن از رودخانه تجن و چشمه است. محصول عمده برنج، غلات، پنبه، عسل و اقسام میوه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(شَ)
به معنی شقاست. (فرهنگ اوبهی). تیردان. (لغت فرس اسدی). شغا. ترکش. جعبه. کنانه. شقا. (یادداشت مؤلف) :
به تیر غمزه دل عاشقان شکار کند
عجب تر آنکه به تیری که از شکا نه جداست.
ابوعبدالله ادیب (از لغت فرس اسدی).
و رجوع به مترادفات کلمه شود
لغت نامه دهخدا
(شَ کَ / شَکْ کَ)
به معنی لنگ و آنکه لنگی داشته باشد. (غیاث). به معنی لنگ است. (آنندراج) :
دویدن خواست پیش از حور رضوان بهر نظاره
دل حوران به پابوسی شکرپا کرده رضوان را.
امیرخسرو (از آنندراج).
سخنورا چه کنم وصف لفظشیرینت
قلم شکرپا گردد ز غایت رفتار.
امیرخسرو (از آنندراج).
آن شکردوست خویش را به دعا
از خدا خواسته ست شکّرپا.
ابوالبرکات منیر (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(اَ نَ / نِ فُ)
مؤلف در چند یادداشت این کلمه را اصطلاح قاطرچی ها و چارواداران دانسته است با قید علامت تردید، و ممکن است صورتی از شب پا باشد یعنی نگهبان و محافظ ستور به شب هنگام
لغت نامه دهخدا
(شُ کُ)
شکلات. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به شکلات شود
لغت نامه دهخدا
(شَ)
شکوی. ناله. شکوه. گله. (ناظم الاطباء). شکوی. گله. (یادداشت مؤلف). رجوع به شکوی شود
لغت نامه دهخدا
نیاز، چشم سرخ و سپید، سپید سرین گوسپند، فرانسوی خرمکه گونه ای شیرینی خوردنی یا شیرابه نوشیدنی از شیر و شکر و خرمک (کاکائو) نوعی شیرینی که با شیر و شکر و کاکائو ساخته می شود
فرهنگ لغت هوشیار
بز کوهی. توضیح این کلمه به سبب مشابهت با کلمه شکار و نیز بدان جهت که بز کوهی را شکار کنند به صورت شکار نیز استعمال شود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شکا
تصویر شکا
((شُ))
بزکوهی
فرهنگ فارسی معین
شکایت، شکوائیه، گلایه، گله
فرهنگ واژه مترادف متضاد
از توابع کلیجان رستاق شهرستان ساری
فرهنگ گویش مازندرانی
شب پایی مزرعه پاییدن مزرعه در شب
فرهنگ گویش مازندرانی
کوچکترین آهوی ایران، شوکا
فرهنگ گویش مازندرانی
توده ی عظیمی از زراعت درو شده و بسته شده که در یک جا جمع آوری
فرهنگ گویش مازندرانی