سقف، هر طبقه از بنا، اشکو، اشکوب، برای مثال بر آشکوب نخستینش دست فکرت من / به زیر پای فلک را چو نردبان افکند (کمال الدین اسماعیل - ۲۸۵)، در علم زمین شناسی هر طبقه از زمین
سقف، هر طبقه از بنا، اَشکو، اَشکوب، برای مِثال بر آشکوب نخستینْشْ دست فکرت من / به زیر پای فلک را چو نردبان افکند (کمال الدین اسماعیل - ۲۸۵)، در علم زمین شناسی هر طبقه از زمین
از پهلوی آشکپ، سقف، بام، مرتبه و طبقۀ بناء، طبقه و مرتبۀ خانه، آشیان، آشکو، بربار، برباره، برواره: بر آشکوب نخستینش دست فکرت من بزیر پای فلک را چو نردبان افکند، کمال اسماعیل، ، هر یک از طبقات نه گانه آسمان: روان ساعدماضی چو خواجه بار دهد ز آشکوب نهم میکند تماشائی، شرف شفروه، ، سقف، آسمانه، مهره و رگه های چینه، آسمان، فلک هر یک از طبقات زمین در زمین شناسی، (فرهنگستان)
از پهلوی آشکپ، سقف، بام، مرتبه و طبقۀ بناء، طبقه و مرتبۀ خانه، آشیان، آشکو، بربار، برباره، برواره: بر آشکوب نخستینْش دست فکرت من بزیر پای فلک را چو نردبان افکند، کمال اسماعیل، ، هر یک از طبقات نه گانه آسمان: روان ساعدماضی چو خواجه بار دهد ز آشکوب نهم میکند تماشائی، شرف شفروه، ، سقف، آسمانه، مُهره و رگه های چینه، آسمان، فلک هر یک از طبقات زمین در زمین شناسی، (فرهنگستان)
بمعنی اشکو است که هرمرتبه از پوشش خانه باشد. (برهان) (آنندراج). هر مرتبه از پوشش که به تازی طبقه خوانند. (سروری). مخفف آشکوب. (فرهنگ نظام) (سروری) (شرفنامۀ منیری). رجوع به آشکوب شود، آه. (آنندراج)
بمعنی اشکو است که هرمرتبه از پوشش خانه باشد. (برهان) (آنندراج). هر مرتبه از پوشش که به تازی طبقه خوانند. (سروری). مخفف آشکوب. (فرهنگ نظام) (سروری) (شرفنامۀ منیری). رجوع به آشکوب شود، آه. (آنندراج)
قسمتی از تنه که بین قفسه سینه و لگن قرار دارد و شامل قسمت اعظم دستگاه گوارش و قسمتهایی از دستگاه ادرار است. حد فوقانی آن لبه تحتانی قفسه سینه و حجاب حاجز و حد تحتانیش تنگه فوقانی لگن است. در سطح خارجی شکم در قسمت وسط سطح قدامی ناف قرار دارد که عبارت از اثر بند ناف است (بند ناف لوله ای اسفنجی است که جنین را با جفت در رحم اتصال می دهد) از لحاظ تشریحی شکم را به دو ناحیه فوقانی (اپی گاستر) و تحتانی (هیپوگاستر) تقسیم میکنند اشکم، باطن درون داخل، زایمان: شکم دومش است (بار دوم است که بچه می آورد)، یا شکم چرب کردن، خوردن، یا شکم خود را صابون زدن، به خود امید دادن، به خود نوید دادن، یا شکم را از عزا درآوردن، غذایی سیر خوردن، یا شکم کسی را سفره کردن، شکم او را پاره کردن
قسمتی از تنه که بین قفسه سینه و لگن قرار دارد و شامل قسمت اعظم دستگاه گوارش و قسمتهایی از دستگاه ادرار است. حد فوقانی آن لبه تحتانی قفسه سینه و حجاب حاجز و حد تحتانیش تنگه فوقانی لگن است. در سطح خارجی شکم در قسمت وسط سطح قدامی ناف قرار دارد که عبارت از اثر بند ناف است (بند ناف لوله ای اسفنجی است که جنین را با جفت در رحم اتصال می دهد) از لحاظ تشریحی شکم را به دو ناحیه فوقانی (اپی گاستر) و تحتانی (هیپوگاستر) تقسیم میکنند اشکم، باطن درون داخل، زایمان: شکم دومش است (بار دوم است که بچه می آورد)، یا شکم چرب کردن، خوردن، یا شکم خود را صابون زدن، به خود امید دادن، به خود نوید دادن، یا شکم را از عزا درآوردن، غذایی سیر خوردن، یا شکم کسی را سفره کردن، شکم او را پاره کردن