جدول جو
جدول جو

معنی اشکوب

اشکوب
سقف، هر مرتبه از پوشش خانه، طبقه، اشکو و آشکو هم گویند
تصویری از اشکوب
تصویر اشکوب
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با اشکوب

اشکوب

اشکوب
بمعنی اشکو است که هرمرتبه از پوشش خانه باشد. (برهان) (آنندراج). هر مرتبه از پوشش که به تازی طبقه خوانند. (سروری). مخفف آشکوب. (فرهنگ نظام) (سروری) (شرفنامۀ منیری). رجوع به آشکوب شود، آه. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا

اشکوه

اشکوه
شکوه، جاه و جلال، شان و شوکت، مهابت، هیبت، برای مِثال صدق موسی بر عصا و کوه زد / بلکه بر دریای پراشکوه زد (مولوی - ۷۸۶)
اشکوه
فرهنگ فارسی عمید