اشکوب اشکوب بمعنی اشکو است که هرمرتبه از پوشش خانه باشد. (برهان) (آنندراج). هر مرتبه از پوشش که به تازی طبقه خوانند. (سروری). مخفف آشکوب. (فرهنگ نظام) (سروری) (شرفنامۀ منیری). رجوع به آشکوب شود، آه. (آنندراج) لغت نامه دهخدا
اشکوه اشکوه شکوه، جاه و جلال، شان و شوکت، مهابت، هیبت، برای مِثال صدق موسی بر عصا و کوه زد / بلکه بر دریای پراشکوه زد (مولوی - ۷۸۶) فرهنگ فارسی عمید