جدول جو
جدول جو

معنی آشکوب

آشکوب
سقف، هر طبقه از بنا، اشکو، اشکوب، برای مثال بر آشکوب نخستینش دست فکرت من / به زیر پای فلک را چو نردبان افکند (کمال الدین اسماعیل - ۲۸۵)، در علم زمین شناسی هر طبقه از زمین
تصویری از آشکوب
تصویر آشکوب
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با آشکوب

آشکوب

آشکوب
هر طبقه از ساختمان، هر یک از طبقات نه گانه آسمان، سپهر، سقف، آسمانه، رگه های دیوار، هر طبقه از زمین
آشکوب
فرهنگ فارسی معین

آشکوب

آشکوب
از پهلوی آشکپ، سقف، بام، مرتبه و طبقۀ بناء، طبقه و مرتبۀ خانه، آشیان، آشکو، بربار، برباره، برواره:
بر آشکوب نخستینْش دست فکرت من
بزیر پای فلک را چو نردبان افکند،
کمال اسماعیل،
، هر یک از طبقات نه گانه آسمان:
روان ساعدماضی چو خواجه بار دهد
ز آشکوب نهم میکند تماشائی،
شرف شفروه،
، سقف، آسمانه، مُهره و رگه های چینه، آسمان، فلک
هر یک از طبقات زمین در زمین شناسی، (فرهنگستان)
لغت نامه دهخدا