شکو (شَکْوْ) شتر ریزه، بیماری. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (آنندراج) (اقرب الموارد) ، گله. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (آنندراج). ناله. (ناظم الاطباء) ادامه... شتر ریزه، بیماری. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (آنندراج) (اقرب الموارد) ، گله. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (آنندراج). ناله. (ناظم الاطباء) لغت نامه دهخدا
شکو (تَ وَلْ لُ) شکاه. (ناظم الاطباء). گله کردن. (تاج المصادر بیهقی) (دهار). رجوع به شکاه شود ادامه... شکاه. (ناظم الاطباء). گله کردن. (تاج المصادر بیهقی) (دهار). رجوع به شکاه شود لغت نامه دهخدا
شکو (شَکْوْ) نام پدر بطنی از تازیان. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از آنندراج) ادامه... نام پدر بطنی از تازیان. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از آنندراج) لغت نامه دهخدا