جدول جو
جدول جو

معنی شکو - جستجوی لغت در جدول جو

شکو
(شَکْوْ)
شتر ریزه، بیماری. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (آنندراج) (اقرب الموارد) ، گله. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (آنندراج). ناله. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
شکو
(تَ وَلْ لُ)
شکاه. (ناظم الاطباء). گله کردن. (تاج المصادر بیهقی) (دهار). رجوع به شکاه شود
لغت نامه دهخدا
شکو
(شَکْوْ)
نام پدر بطنی از تازیان. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
شکو
بیماری، شتر ریزه
تصویری از شکو
تصویر شکو
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شکوفه
تصویر شکوفه
(دخترانه)
گل درخشان میوه دار
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شکوهنده
تصویر شکوهنده
(دخترانه)
با شکوه، دارنده شکوه و جلال
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شکور
تصویر شکور
(پسرانه)
بسیار سپاسگزار، از نامهای خداوند
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شکوفا
تصویر شکوفا
(دخترانه)
شکفته شده، غنچه ای که باز شده است، رشد یافته
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شکوه
تصویر شکوه
(دخترانه)
شأن، حشمت، بزرگی، هیبت، وقار
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شکوه دخت
تصویر شکوه دخت
(دخترانه)
دختر باوقار
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شکوه ناز
تصویر شکوه ناز
(دخترانه)
آنکه دارای شکوه و زیبایی است
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شکوهه
تصویر شکوهه
(دخترانه)
جمال، زیبایی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از بشکو
تصویر بشکو
(دخترانه)
شرکت سهامی (نگارش کردی: بهشک)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از اشکو
تصویر اشکو
سقف، هر طبقه از بنا، اشکوب، آشکوب
فرهنگ فارسی عمید
(اَ)
سقف خانه. (برهان) (انجمن آرا) (آنندراج). مخفف اشکوب بمعنی سقف. (فرهنگ نظام).
لغت نامه دهخدا
آشکوب:
وین چارطاق ششدر هفت آشکوی چرخ
یک تاب خانه حرم کبریای اوست،
خواجو
لغت نامه دهخدا
تصویری از شکوه کردن
تصویر شکوه کردن
گله کردن شکایت کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شکوه مند
تصویر شکوه مند
صاحب شکوه باوقار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شکوهنده
تصویر شکوهنده
بیم دارنده ترسنده خایف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شکوه پذیر
تصویر شکوه پذیر
آنچه قبول فر و شکوه کند
فرهنگ لغت هوشیار
ترس و بیم، هراس و خوف، ترس ناشی از عظمت و جلال حریف و طرف مقابل شان و شوکت و حشمت و بزرگی و جاه و جلال
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شکوه مندی
تصویر شکوه مندی
وقار جلال شان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شکوه ناک
تصویر شکوه ناک
گله مند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شکوهمند
تصویر شکوهمند
باوقار، با لیاقت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شکوهندگی
تصویر شکوهندگی
ترس و بیم، خوف و هراس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شکوهه
تصویر شکوهه
جمال و زیبائی و ظرافت
فرهنگ لغت هوشیار
ترسیدن واهمه کردن، (شکوهید شکوهد خواهد شکوهید شکوهنده شکوهیده) اظهار بزرگی و جاه و جلال کردن احتشام یافتن محترم شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شکوی
تصویر شکوی
گله و شکوه، شکایت، رفع قصه
فرهنگ لغت هوشیار
هر طبقه از ساختمان، هر یک از طبقاتنه گانه آسمان آسمان سپهر، مجموع آسمان فلک، سقف آسمانه، رگه های چینه، هر طبقه از زمین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شکولیدن
تصویر شکولیدن
پریشان ساختن و پراکنده کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آشکو
تصویر آشکو
هر طبقه از ساختمان، هر یک از طبقات نه گانه آسمان، سپهر، سقف، آسمانه، رگه های دیوار، هر طبقه از زمین، آشکوب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شکوه
تصویر شکوه
ابهت، جلال، شوکت، عظمت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از شکوهیدن
تصویر شکوهیدن
احترام، بزرگ داشت
فرهنگ واژه فارسی سره
شکوفاشو
فرهنگ گویش مازندرانی
شکوفه با زمینه ی سفید، شکوفه ی درختان، شکافته شده
فرهنگ گویش مازندرانی