معنی اشکو - فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با اشکو
اشکو
- اشکو
- سقف خانه. (برهان) (انجمن آرا) (آنندراج). مخفف اشکوب بمعنی سقف. (فرهنگ نظام).
لغت نامه دهخدا
اشنو
- اشنو
- شنوا شنونده. نوعی سیگار که بنام شهر اشنو (اشنویه) (آذربایجان) نامیده شده
فرهنگ لغت هوشیار
اشکل
- اشکل
- ریسمانی که بر زانوی شتر بندند تا فرار نکند حیله و تزویر حیله و تزویر
فرهنگ لغت هوشیار
اشکش
- اشکش
- از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاور ایرانی و از فرماندهان سپاه کیخسرو پادشاه کیانی
فرهنگ نامهای ایرانی