- شکرپا
- لنگ، کسی که پایش لنگ باشد، اعرج
معنی شکرپا - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
خایندۀ شکر، شکرخوار، برای مثال شکرفروش که عمرش دراز باد چرا / تفقدی نکند طوطی شکرخا را (حافظ - ۲۴) ، کنایه از شیرین گفتار، برای مثال بدم گفتی و خرسندم عفاک الله نکو گفتی / جواب تلخ می زیبد لب لعل شکرخا را (حافظ - ۲۲)
ویژگی اسب، استر یا الاغ که هنگام راه رفتن زانوهایش به هم ساییده شود
شبدر، گیاهی خودرو یا کاشتنی با سه برگچۀ گرد که معمولاً به مصرف خوراک دام می رسد، هلندوز
شبدر: (پیش تیغ تو روز صف دشمن دست چون پیش داس نو کرپا) (رودکی)
قطعه ای از شکر
پارۀ شکر، قطعۀ شکر، آنچه مانند شکر شیرین باشد، زردآلوی بسیار شیرین
((~. رِ))
فرهنگ فارسی معین
قطعه ای از شکر، آن چه مانند شکر شیرین باشد، زردآلوی شیرین، قسمی شیرینی، طرز تهیه آن چنین است که مثلاً پنج سیر روغن را داغ کرده و به قدری آرد بریزند که مثل تر حلوا شود، آن وقت آن را کنار گذارند تا سرد گر