شکردنشِکَردَن جانوری را شکار کردن، اشکردن، شکریدن، اصطیاد، بشکریدن، اقتناص، صید کردن، شکاریدنجانوری را شکار کردن، اِشکَردَن، شِکَریدَن، اِصطیاد، بِشکَریدَن، اِقتِناص، صِید کَردَن، شِکاریدَن تصویر شکردن فرهنگ فارسی عمید