جدول جو
جدول جو

معنی شورشگری - جستجوی لغت در جدول جو

شورشگری
تفتین، طغیان، عصیان، فتنه انگیزی، فتنه جویی، آشوب طلبی
متضاد: صلحجویی
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از صورتگری
تصویر صورتگری
تصویرسازی، نقاشی، برای مثال دهد نطفه را صورتی چون پری / که کرده ست بر آب صورتگری (سعدی۱ - ۳۴)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شیرشکری
تصویر شیرشکری
به رنگ سفید متمایل به زرد، نوعی پارچه به رنگ سفید متمایل به زرد و دارای گل و بوته که از آن شال و عمامه درست می کردند
فرهنگ فارسی عمید
(یُ / یو رِ گَ)
حمله آوری. (آنندراج). رجوع به یورشگر و یورش شود
لغت نامه دهخدا
(شی شَ کَ)
پارچه ای است ابریشمین به رنگ سفید یا نخودی، که بر آن با ابریشم قهوه ای یا زرد تیره سوزن دوزی شده باشد. رجوع شود به مقالۀ ’عمامۀ شیر و شکری’ نوشتۀ یحیی ماهیار نوابی در مجموعۀ مقالات ج 1 ص 264
لغت نامه دهخدا
(رَ گَ)
نقاشی. تصویرسازی. عمل صورتگر:
به صورتگری گفت پیغمبرم
ز دین آوران جهان برترم.
فردوسی.
به صورتگری دست برده زمانی
به گندآوری گوی برده ز آزر.
فرخی.
اگر لاله پرنور شد چون ستاره
جز از وی نپذرفت صورتگری را.
ناصرخسرو.
و اول کسی که نقاشی و صورتگری فرمود او بود (جمشید). (فارسنامۀ ابن بلخی ص 32).
شنیدم که مانی به صورتگری
ز ری سوی چین شد به پیغمبری.
نظامی.
صورتگر دیبای چین گو صورت رویش ببین
یا صورتی برکش چنین یا توبه کن صورتگری.
سعدی
لغت نامه دهخدا
تصویری از یورشگری
تصویر یورشگری
حمله آوری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صورتگری
تصویر صورتگری
عمل و شعل صورتگر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شهریگری
تصویر شهریگری
تمدن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از شمارشگری
تصویر شمارشگری
حساب
فرهنگ واژه فارسی سره
آشوب طلب، آشوبی، انقلابی، شورشی، طغیانگر
متضاد: مصلح
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویرسازی، تصویرگری، چهره نگاری، نقاشی، نگارگری
فرهنگ واژه مترادف متضاد
آشپزی، پزندگی، طباخی
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از شورشگر
تصویر شورشگر
المتمرّدين
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از شورشگر
تصویر شورشگر
Mutinous, Naughty
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از شورشگر
تصویر شورشگر
mutin, espiègle
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از شورشگر
تصویر شورشگر
rebelde, travieso
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از شورشگر
تصویر شورشگر
мятежный , непослушный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از شورشگر
تصویر شورشگر
aufsässig, ungezogen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از شورشگر
تصویر شورشگر
бунтівний , неслухняний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از شورشگر
تصویر شورشگر
buntowniczy, niegrzeczny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از شورشگر
تصویر شورشگر
反叛的 , 顽皮的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از شورشگر
تصویر شورشگر
rebelde, travesso
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از شورشگر
تصویر شورشگر
বিদ্রোহী , দুর্দান্ত
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از شورشگر
تصویر شورشگر
بغاوتی , شرارتی
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از شورشگر
تصویر شورشگر
กบฏ , ซุกซน
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از شورشگر
تصویر شورشگر
msiasi, mjeuri
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از شورشگر
تصویر شورشگر
isyancı, yaramaz
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از شورشگر
تصویر شورشگر
反乱の , わんぱくな
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از شورشگر
تصویر شورشگر
מַרְדָּן , שׁוֹעָר
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از شورشگر
تصویر شورشگر
ribelle, birichino
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از شورشگر
تصویر شورشگر
memberontak, nakal
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از شورشگر
تصویر شورشگر
विद्रोही , शरारती
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از شورشگر
تصویر شورشگر
opstandige, ondeugend
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از شورشگر
تصویر شورشگر
반란의 , 장난꾸러기
دیکشنری فارسی به کره ای