مشورت کردن، رایزنی، نوشته ای که سلاطین یا حکام دولتی به نام مامورینی که وجوهی از اموال دولتی را به نام خود ضبط کرده بودند صادر می کردند و به موجب آن رد آن اموال را از ایشان می خواستند
مشورت کردن، رایزنی، نوشته ای که سلاطین یا حکام دولتی به نام مامورینی که وجوهی از اموال دولتی را به نام خود ضبط کرده بودند صادر می کردند و به موجب آن رد آن اموال را از ایشان می خواستند
گیاهی است که از ملک چین آورند و مامیران هم گویندش، سفیدی ناخن و سفیدی چشم را زایل کند. (برهان قاطع). دوائی است که از چین آرند. (انجمن آرا). ظاهراً مصحف مامیران است. (حاشیۀ برهان قاطع چ معین)
گیاهی است که از ملک چین آورند و مامیران هم گویندش، سفیدی ناخن و سفیدی چشم را زایل کند. (برهان قاطع). دوائی است که از چین آرند. (انجمن آرا). ظاهراً مصحف مامیران است. (حاشیۀ برهان قاطع چ معین)
مسک الجن است و او را در تنکابن مشک واش نامند و ابوریحان بیان نمود که در بلاد دیلم به این اسم گیاهی دیده ام و آن نباتی است خاکستری رنگ منحصر در اوراق ریزۀ متراکم و از روی زمین جدا نمی شود بی گل و بی ساق و بیخش سیاه و بقدر مسماری و منبتش سنگلاخهای کوههای عظیم و از تازۀ او تا چند ماه بوی مشک خالص می آید و خاصیت سنبل الطیب دارد. (از مخزن الادویه). به لغت سریانی نوعی از برنجاسف است و آن را به عربی مسک الجن خوانند و برنجاسف گیاهی است که آن را بوی مادران گویند. (برهان) (آنندراج). مسک الجن. امبروسیا. ارطاماسیا. مشک الجن. گویند در بلاد شبانکارۀ فارس مشک چوپان نامند و در تنکابن مشک واش. (مخزن الادویه). نوعی از بومادران. (ناظم الاطباء)
مسک الجن است و او را در تنکابن مشک واش نامند و ابوریحان بیان نمود که در بلاد دیلم به این اسم گیاهی دیده ام و آن نباتی است خاکستری رنگ منحصر در اوراق ریزۀ متراکم و از روی زمین جدا نمی شود بی گل و بی ساق و بیخش سیاه و بقدر مسماری و منبتش سنگلاخهای کوههای عظیم و از تازۀ او تا چند ماه بوی مشک خالص می آید و خاصیت سنبل الطیب دارد. (از مخزن الادویه). به لغت سریانی نوعی از برنجاسف است و آن را به عربی مسک الجن خوانند و برنجاسف گیاهی است که آن را بوی مادران گویند. (برهان) (آنندراج). مسک الجن. امبروسیا. ارطاماسیا. مشک الجن. گویند در بلاد شبانکارۀ فارس مشک چوپان نامند و در تنکابن مشک واش. (مخزن الادویه). نوعی از بومادران. (ناظم الاطباء)
گیاهی است از تیره نعنایان که پایاست و دارای رگهای خشن و بیضوی شکل می باشد ساقه های زیرین این درخت گیاه دارای غده هایی است که مواد اندوخته ای در آن ذخیره میشود و مانند سیب زمینی مصرف می گردد. گیاه مذبور در طب قدیم به عنوان محرک و معطس مصرف می شده است بطونیقا بتونیقه کستره کتره سطاخینس سطا خیس
گیاهی است از تیره نعنایان که پایاست و دارای رگهای خشن و بیضوی شکل می باشد ساقه های زیرین این درخت گیاه دارای غده هایی است که مواد اندوخته ای در آن ذخیره میشود و مانند سیب زمینی مصرف می گردد. گیاه مذبور در طب قدیم به عنوان محرک و معطس مصرف می شده است بطونیقا بتونیقه کستره کتره سطاخینس سطا خیس
جمع موامره، رایزنی ها و، باز خواه نامه ها به گونه رمن جمع موامره، قلمی (شعبه ای) از خط عربی که مستخرج از ثلاثین است و در دادخواهی میان ملوک بکار میرفته، نوشته هایی که سلاطین و حکام بنام مامورانی که وجوهی از اموال دولت را بنام خود ضبط میکردند صادر می نمودند و بموجب آن رد آن وجوه را از ایشان میخواستند: و حقوق دیوان مجموع آنچه داخل موامرات و جانکقیت معین شده و در دفاتر قوانین و دساتیر ودواوین مثبت و مقنن گشت
جمع موامره، رایزنی ها و، باز خواه نامه ها به گونه رمن جمع موامره، قلمی (شعبه ای) از خط عربی که مستخرج از ثلاثین است و در دادخواهی میان ملوک بکار میرفته، نوشته هایی که سلاطین و حکام بنام مامورانی که وجوهی از اموال دولت را بنام خود ضبط میکردند صادر می نمودند و بموجب آن رد آن وجوه را از ایشان میخواستند: و حقوق دیوان مجموع آنچه داخل موامرات و جانکقیت معین شده و در دفاتر قوانین و دساتیر ودواوین مثبت و مقنن گشت
مشورت کردن رای زدن، مشورت رایزنی، تحقیق مطالعه: درین فن التماس موامره ای کرد تاغور معرفت (من) در شرح غوامض آن بشناسد و اقتراح تصنیفی نمود تااندازه شاو من در مضامار تفصی از مضایق آن بداند
مشورت کردن رای زدن، مشورت رایزنی، تحقیق مطالعه: درین فن التماس موامره ای کرد تاغور معرفت (من) در شرح غوامض آن بشناسد و اقتراح تصنیفی نمود تااندازه شاو من در مضامار تفصی از مضایق آن بداند
موامرت در فارسی: رایزنی، پژوهش مشورت کردن رای زدن، مشورت رایزنی، تحقیق مطالعه: درین فن التماس موامره ای کرد تاغور معرفت (من) در شرح غوامض آن بشناسد و اقتراح تصنیفی نمود تااندازه شاو من در مضامار تفصی از مضایق آن بداند
موامرت در فارسی: رایزنی، پژوهش مشورت کردن رای زدن، مشورت رایزنی، تحقیق مطالعه: درین فن التماس موامره ای کرد تاغور معرفت (من) در شرح غوامض آن بشناسد و اقتراح تصنیفی نمود تااندازه شاو من در مضامار تفصی از مضایق آن بداند