معنی اوامر - فرهنگ فارسی عمید
معنی اوامر
- اوامر
- امرها، فرمان ها، حکم ها، کارها، جمع واژۀ امر
تصویر اوامر
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با اوامر
اوامر
- اوامر
- جَمعِ واژۀ امر. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). حکم ها و فرمان ها. (آنندراج). مقابل نواهی.
لغت نامه دهخدا
اجامر
- اجامر
- واژه در فارسی ساخته شده مردم ولگرد جمیریان بازار گردان جمعی است بی مفرد گروه غوغا طلب اوباش مردم ولگرد، اوباش
فرهنگ لغت هوشیار