جدول جو
جدول جو

معنی شوارد

شوارد
نافرمان، سرکش، رام نشدنی، شارده درفارسی در معنای مفرد و جمع هر دو به کار رفته است
تصویری از شوارد
تصویر شوارد
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با شوارد

شوارد

شوارد
مونث شارد، واحد شارد، جمع شوارد شرد. رمندگان، پریشانی ها
شوارد
فرهنگ لغت هوشیار

شوارد

شوارد
جَمعِ واژۀ شارده. رمندگان و پریشانی ها. در ترجمه مقامات حریری نوشته که شوارد در لغت جمع شارده است بمعنی شیرمادۀ رمنده و گریزنده. (غیاث اللغات) (آنندراج).
- شوارد لغت، لغات غریب و نادر. (از اقرب الموارد). شواذ از لغت. لغتهای خارج از قیاس. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا

شوارد

شوارد
به فارسی اسم حباری است و به قولی سرخاب و نیز بوقلمون را نامند که آن را ابوالبراقش و ابوالبراق نامند. (از فهرست مخزن الادویه). و رجوع به شوات و شوار شود
لغت نامه دهخدا

بوارد

بوارد
جمع بارد بارده، سردی ها برنده ها جمع بارد و بارده. شمشیرهای بران، چیزهای سرد و خنک مبردات. یا مرهفات بوارد. شمشیرهای مرگ دهنده
فرهنگ لغت هوشیار