سیاه درخت، درختی با شاخه های پرخار برگ های دندانه دار گل های کوچک زرد، میوۀ تیره رنگ با سه یا چهار دانه که طعم تلخ و بوی نامطبوع دارد و از آن شیره ای می گیرند که در طب به عنوان مسهل به کار می رود، خوشه انگور، آش انگور، اشنگور، خرزل، کلی کک، شوکة الصباغین، شجرة الدکن، نرپرن
سیاه دِرَخت، درختی با شاخه های پرخار برگ های دندانه دار گل های کوچک زرد، میوۀ تیره رنگ با سه یا چهار دانه که طعم تلخ و بوی نامطبوع دارد و از آن شیره ای می گیرند که در طب به عنوان مسهل به کار می رود، خوشه اَنگور، آش اَنگور، اَشَنگور، خَرزَل، کُلی کَک، شوکة الصباغین، شجرة الدکن، نرپرُن
سیم و زر رایج و سره را گویند. (برهان قاطع) (از انجمن آرا). زر و سیم رایج و سره. نقیض شهروا. (ناظم الاطباء) (از آنندراج). زر و سیم که درشهر رایج باشد. (رشیدی) (از جهانگیری) : نقرۀ ما اگرچه شهررواست پیش نقاد رای او شد رد. شرف شفروه ای (از انجمن آرا). تاسکه به نام شمس از لعل زدند آهن ز طلا شهررواتر گشته ست. ظهوری (از آنندراج). رجوع به شهروا شود
سیم و زر رایج و سره را گویند. (برهان قاطع) (از انجمن آرا). زر و سیم رایج و سره. نقیض شهروا. (ناظم الاطباء) (از آنندراج). زر و سیم که درشهر رایج باشد. (رشیدی) (از جهانگیری) : نقرۀ ما اگرچه شهررواست پیش نقاد رای او شد رد. شرف شفروه ای (از انجمن آرا). تاسکه به نام شمس از لعل زدند آهن ز طلا شهررواتر گشته ست. ظهوری (از آنندراج). رجوع به شهروا شود
شهربان. شهراوان. شهرابان. بلده ای است بنواحی خالص. (یادداشت مؤلف). نام شهری بوده بر لب دجلۀ بغداد و واسط و آنرادر قدیم دسکره مینامیده اند. (انجمن آرا) (آنندراج). رجوع به تاریخ مغول عباس اقبال ص 264 و دسکره شود
شهربان. شهراوان. شهرابان. بلده ای است بنواحی خالص. (یادداشت مؤلف). نام شهری بوده بر لب دجلۀ بغداد و واسط و آنرادر قدیم دسکره مینامیده اند. (انجمن آرا) (آنندراج). رجوع به تاریخ مغول عباس اقبال ص 264 و دسکره شود