جدول جو
جدول جو

معنی شمعیات - جستجوی لغت در جدول جو

شمعیات
دار شمالگان (دار شیشعان)
تصویری از شمعیات
تصویر شمعیات
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شرعیات
تصویر شرعیات
جمع شرعیه، دینکرد جمع شرعیه علوم و احکام شرعی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شرعیات
تصویر شرعیات
علوم و اموری که مربوط به شرع و احکام آن باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شمعدان
تصویر شمعدان
شماله دان
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تمشیات
تصویر تمشیات
جمع تمشی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تمنیات
تصویر تمنیات
استدعاها و دعاها و التماسها
فرهنگ لغت هوشیار
جمع شائعه، سرت ها (اخبارراست و دروغ) مونث شایع خبری که شیوع یافته (راست یا دروغ)، جمع شایعات
فرهنگ لغت هوشیار
مربوط به شاعران به شیوه گویندگان: جنبه شاعرانه، همچون شاعران به سبک شاعران: شاعرانه سخن می گوید
فرهنگ لغت هوشیار
جمع شطحیه، ژاژ ها شطحیه سخنانی که ظاهر آن خلاف شرع باشد و عرفای کامل در شدت وجد و حال آن ها را بر زبان رانند مانند انا الحق گفتن حسین بن منصور حلاج
فرهنگ لغت هوشیار
جمع شرطیه، سامه داران جمع شرطیه، قضایایی هستند که حکم در آن ها معلق به حصول اموری دیگر باشد مقابل حملیات
فرهنگ لغت هوشیار
مونث شخصی: امر شخصیه، قضیه ای که موضوع آن شخص و فرد معین باشد مانند زید عالم است مقابل محصوره که موضوع آن کل یا بعض است، جمع شخصیات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شعریات
تصویر شعریات
جوجه های کرکس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شعاعیات
تصویر شعاعیات
ریشه پاییان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شمعدان
تصویر شمعدان
ظرفی که در آن شمع چراغ را میگذارند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شمامات
تصویر شمامات
خوشبویه ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شفویات
تصویر شفویات
لب شکافتگان تیره نانوک ها (نعناع)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شنمیات
تصویر شنمیات
لایماهیان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شیقیات
تصویر شیقیات
مار ماهیان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شوکیات
تصویر شوکیات
خار پوستان جانوران خار پوست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عملیات
تصویر عملیات
فعالیت های نظامی، مجموعه کارهایی با هدفی خاص
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شمعدان
تصویر شمعدان
جای شمع، ظرفی که در آن شمع برای روشن کردن قرار می دهند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ضرعیات
تصویر ضرعیات
پستانداران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ضبعیات
تصویر ضبعیات
کفتاریان تیره کفتارها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عملیات
تصویر عملیات
امور متعلق به عمل
فرهنگ لغت هوشیار
جمع فرعیه، ستاکیان ستاکی ها شاخه ها مونث فرعی مقابل اصلیه: شعب فرعیه، جمع فرعیات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مشطیات
تصویر مشطیات
خار بالگان تیره ای از ماهیان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مشهیات
تصویر مشهیات
جمع مشهیه (مشهی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از معمیات
تصویر معمیات
جمع معمی، چیستان ها پردک ها کرتک ها جمع معمی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وضعیات
تصویر وضعیات
جمع وضعیه، چگونگی ها جاورها جمع وضعیت: (وآنرا وضعیات خوانند) توضیح مرحوم محمدعلی فروغی این استعمال را نمی پسندد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شطحیات
تصویر شطحیات
((شَ یّ))
جمع شطحیه، سخنانی که ظاهر آن خلاف شرع باشد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شایعات
تصویر شایعات
((یِ))
جمع شایعه، خبرهای شیوع یافته (راست یا دروغ)
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شطحیات
تصویر شطحیات
سخنان خلاف شرع، کلماتی که ظاهر آن ها خلاف شرع باشد مانند اناالحق گفتن حسین بن منصور حلاج
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عملیات
تصویر عملیات
Operation
دیکشنری فارسی به انگلیسی