تنک گردیدن جامۀ کسی چنانکه پیدا و آشکار شود آنچه در زیر وی است. (آنندراج) (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). مصدر به معنی شفوف. (منتهی الارب). تنک شدن جامه. (المصادر زوزنی چ بینش ص 308). و رجوع به شفوف شود
تنک گردیدن جامۀ کسی چنانکه پیدا و آشکار شود آنچه در زیر وی است. (آنندراج) (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). مصدر به معنی شفوف. (منتهی الارب). تنک شدن جامه. (المصادر زوزنی چ بینش ص 308). و رجوع به شفوف شود
جمع صفه، پیش زین ها ستاوند ها نشستنگاه سوار از زین اسب، ایوان مسقف، غرفه مانندی در درون اطاق بزرگ که کف آن کمی بلندتر است و بزرگان در آن نشینند شاه نشین، خانه تابستانی سقف دار، جمع صفف صفاف. یا صفه حمام. ایوانی که در آن رخت کنند و پوشند سربینه گرمابه
جمع صفه، پیش زین ها ستاوند ها نشستنگاه سوار از زین اسب، ایوان مسقف، غرفه مانندی در درون اطاق بزرگ که کف آن کمی بلندتر است و بزرگان در آن نشینند شاه نشین، خانه تابستانی سقف دار، جمع صفف صفاف. یا صفه حمام. ایوانی که در آن رخت کنند و پوشند سربینه گرمابه
نگریستن به کنج چشم، زیرک، چشمداشت، رخنخواه رخن در پهلوی برابراست با ارث تازی و رخنخواه کسی است که چشم به رخن یکی از نزدیکان یا خویشان دوخته است. تیز بین تیز نگر
نگریستن به کنج چشم، زیرک، چشمداشت، رخنخواه رخن در پهلوی برابراست با ارث تازی و رخنخواه کسی است که چشم به رخن یکی از نزدیکان یا خویشان دوخته است. تیز بین تیز نگر