- شغربغر ((شَ غَ بَ غَ))
- پراکنده و پریشان
معنی شغربغر - جستجوی لغت در جدول جو
- شغربغر
- متفرق، پراکنده
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پراکنده و پریشان پراکنده پریشان
بسیار شیرین
پشت پا زبانزدی در کشتی گرفتن
آتش بار، آنچه از آن ریزه های آتش می بارد
آن مقدار بار که شتر بتواند حمل کند، بار شتر
شکرریز، بسیار شیرین
چرخی است که ریسمان بر بالای آن اندازند و دلو آب و امثال آن را از چاه و غیره بمدد آن کشند غلطک
شغال تورک
مرغ شاخدار ماکیان دشتی
غرغره، برای مثال ز بس چون و چرا کاندر دلم خاست / رسید از خیرگی جانم به غرغر (ناصرخسرو - لغت نامه - غرغر) ، قصه چه کنم ز درد بیماری / شیرین جانم رسیده با غرغر (مسعودسعد - ۲۳۷)
جان به غرغر رسیدن: کنایه از جان به لب رسیدن
جان به غرغر رسیدن: کنایه از جان به لب رسیدن
پرنده ای صحرایی با دمی کوتاه و شبیه طاووس یا تذرو، مرغ شاخ دار
Bellowing