جدول جو
جدول جو

معنی شتربار

شتربار
آن مقدار بار که شتر بتواند حمل کند، بار شتر
تصویری از شتربار
تصویر شتربار
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با شتربار

شتربار

شتربار
شتروار. بار اشتر. اشتربار. باری که به مقدار برداشتن شتر باشد. (آنندراج). بار شتر. (ناظم الاطباء). آن مقدار بار که بر شتر توان حمل کرد:
زر و زیور آرند خروارها
ز سیفور و اطلس شتربارها.
نظامی.
نورد ملوکانه بیش از شمار
شتربار زرینه بیش از هزار.
نظامی.
ز گوش بریده شتربارها
ز سرهای پرکاه خروارها.
نظامی.
رجوع به اشتربار شود
لغت نامه دهخدا

شترخار

شترخار
خارِشُتُر، گیاهی خاردار با گل های خوشه ای سرخ یا سفید، برگ های کرک دار، تیغ های نوک تیز و طعم تلخ که در طب قدیم برای مداوای بیماری های جهاز هاضمه، سرطان و طاعون به کار می رفت
اُشتُرگیا، راویز، کَستیمه، کَسیمه، شُتُرگیا، اُشتُرخار، خاراُشتُر
شترخار
فرهنگ فارسی عمید