- شغبناک
- بلند آوازه
معنی شغبناک - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
صاحب آوازه، فریاد کنان، خروشان
پرآشوب، پرشور، برای مثال به خدمت بر زمین غلتید چون خاک / خروشی برکشید از دل شغب ناک (نظامی۲ - ۱۶۰)
پر آشوب
ترسناک
آنکه مبتلا به جرب است گرگین
تابدار روشن درخشان مشعشع
گیاهی است از تیره صلیبیان که در سواحل شنی مناطق معتدل آسیای صغیر و اروپا و شمال افریقا و آمریکا میروید. گیاهی است یکساله و دارای ریشه های خوراکی است فجل الجمل رشادالبحر فجیله شرتیله
خوشحال و شاد خوشحال مسرور فرحناک
لغزان لیز
خجلت شرمساری شرمندگی
خشمگین، عصبانی، خشمناک، برآشفته، غضب، غضب آلود، ارغند، ارغنده، شرزه، دژ آلود، ژیان، خشمن، خشمگن، آرغده، آلغده، غرمنده، ساخط، غراشیده، غضبان، غضوب
نشاط آور، برای مثال خیز و در کاسۀ زر آب طربناک انداز / پیشتر زان که شود کاسۀ سر خاک انداز (حافظ - ۵۳۳) ، شادمان، خوشحال، بانشاط، برای مثال بنگر ز صبا دامن گل چاک شده / بلبل ز جمال گل طربناک شده (خیام - ۱۰۳)
پرآشوب، پرفتنه وغوغا، بسیار آشفته، آشوبگر
دارای فروغ و پرتو، تابان، درخشان، جذاب، کنایه از خوب
عیب دار، ویژگی دختری که پردۀ بکارتش پیش از ازدواج پاره شده
شاد خوار زین سوسپه توانگر و زان سو خزینه پر وندر میان رعیت خوشنود و شاد خوار (فرخی) شادمان خوشحال با نشاط
آهو کناک آکناک دارای عیب معیوب دارای نقص، مقصر گناهکار، رسوا بدنام
ایشمون خشمگن دپستن خشمگین ارغیده خشمگین خشمناک
لغزنده لغزان صاف: الصلد سنگ درخشان و سنگ لغزناک بی خاک
روشن، درخشان، تابدار
آغشته به ماده چسبنده، نووچ
معیوب، دارای نقص، مقصر، گناهکار
از گیاهان دارویی که بیشتر در مصر می روید و در طب قدیم برای معالجۀ صرع به کار می رفته، برنوف
شادمان، خوشحال
Adhesive, Chewy, Gluey, Gooey, Sticky, Viscous
клейкий , жевательный , липкий , вязкий
klebrig, zäh, zähflüssig
клейкий , жувальний , липкий , в'язкий
kleisty, gumowaty, lepki, lepkawy
粘性的 , 有嚼劲的 , 粘的 , 粘性的 , 粘稠的
adesivo, mastigável, pegajoso, viscoso
adesivo, gommoso, appiccicoso, vischioso