- شغاد (پسرانه)
- از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر زال و برادر رستم پهلوان شاهنامه که رستم را با حیله و نیرنگ به قتل رساند
معنی شغاد - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
رود پر آب
سخت مشکل دشوار، قوی نیروند، فراوان بسیار، تند، جابر ظالم، جمع شداد اشداء
پستانداریست از تیره سگان که جزو راسته گوشتخواران است. این جانور به پرندگان اهلی حمله می کند و آفت آنها است. پوستش را جهت آستر لباس به کار می برند. اصل آن از آسیاست ولی در افریقا و جنوب اروپا نیز فراوانست. یا باج به شغال دادن، به شخصی پست رشوه دادن
تاموره دلپرده پرده ای که دل را فرا گرفته شیدایی، درد تاموره
آوند تهی، چاه پر آب خاکستر و بقایای حاصل از سوختن اشنان قصارین که حاوی مقداری کربنات پتاسیم است و به همین جهت در صابون سازی به کار می رود سنگ گاز ران حجر لوقواغرافس
شورشی آشوبگر
جمع شهد، انگبین های مومدار
مکار و حیله باز، فریب دهنده، حیله گر
حیله گر، مکار، ریاکار، مزور
دشواری ها، محکم، استوار، شدید، پهلوانان
پستانداری گوشت خوار و از خانوادۀ سگ که از پرندگان کوچک و اهلی تغذیه می کند، شگال، گال، تورک، توره، اهمر
بیماری یا دردی که در تهیگاه یا در پردۀ دل ظاهر می شود
((شُ))
فرهنگ فارسی معین
خاکستر و بقایای حاصل از سوختن اشنان قصارین که حاوی مقداری کربنات پتاسیم است و به همین جهت در صابون سازی به کار می رود، سنگ گازران، حجرلوقواغرافس
غلاف دل، خال دل
در دورۀ جاهلیت، نوعی نکاح که در آن مردی دختر یا خواهر خود را به مرد دیگر به زنی می داد به شرط آنکه او نیز دختر یا خواهر خود را بدون مهر و کابین به وی بدهد، این امر را پیغمبر اسلام نهی کرد و فرمود مثلاً لا شغار فی الاسلام
خوشوقت، خوشحال، بیغم، خرم
ناهمواری دندان، چکمیزک چک چک شاشیدن (شغا برابر با جعبه پارسی است بیفکند رستم شغا و کمان فردوسی) ترکش تیردان
خشنود، خوشحال، خوشوقت، بی غم، خوش وخرم
شاد زیستن: به شادی و خوشی زندگی کردن
شاد زیستن: به شادی و خوشی زندگی کردن
خوش، خشنود
نادر، کمیاب
تیردان، تیرکش، ترکش
Cheerful, Elated, Exhilarated, Festive, Glad, Happy, Jolly, Joyful, Joyous, Merry, Mirthful, Upbeat
веселый , восхищённый , восторженный , праздничный , радостный , счастливый , оптимистичный
fröhlich, erfreut, begeistert, festlich, froh, glücklich, optimistisch
веселий , збуджений , захоплений , святковий , радісний , щасливий , радісний , оптимістичний
wesoły, uradowany, zachwycony, świąteczny, radosny, szczęśliwy, optymistyczny
快乐的 , 高兴的 , 兴奋的 , 节日的 , 愉快的 , 积极的
alegre, emocionado, exilado, festivo, feliz, otimista
allegro, esultante, esaltato, festivo, felice, gioioso, ottimista
alegre, emocionado, exhilarado, festivo, contento, feliz, optimista