شعبه ها، بخشهایی از یک فروشگاه، شرکت یا اداره، شاخه های درخت، جمع واژۀ شعبه در موسیقی مجموع بیست و چهار شعبه ای که دوازده مقام موسیقی را تشکیل می دادند
شعبه ها، بخشهایی از یک فروشگاه، شرکت یا اداره، شاخه های درخت، جمعِ واژۀ شعبه در موسیقی مجموع بیست و چهار شعبه ای که دوازده مقام موسیقی را تشکیل می دادند
مؤنث اشعل. استری که در دم آن سپیدی بود. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء). تأنیث اشعل. (یادداشت مؤلف) (اقرب الموارد). مؤنث اشعل، و اگر تمام دم سپید باشد آنرا اصبغ نامند. (از آنندراج). و رجوع به اشعل شود، رنگی از رنگهای چشم. (یادداشت مؤلف). کسی که به خلقت چشم وی به سرخی زند. (از اقرب الموارد). - غره شعلاء، سفیدی که یکی از چشمها را میگیرد تا در آن داخل میشود. (از اقرب الموارد). و رجوع به اشعل شود
مؤنث اشعل. استری که در دم آن سپیدی بود. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء). تأنیث اشعل. (یادداشت مؤلف) (اقرب الموارد). مؤنث اشعل، و اگر تمام دم سپید باشد آنرا اصبغ نامند. (از آنندراج). و رجوع به اشعل شود، رنگی از رنگهای چشم. (یادداشت مؤلف). کسی که به خلقت چشم وی به سرخی زند. (از اقرب الموارد). - غره شعلاء، سفیدی که یکی از چشمها را میگیرد تا در آن داخل میشود. (از اقرب الموارد). و رجوع به اشعل شود
ناصرالدین اشرف بن حسین بن ناصر بن فلاون. یکی از پادشاهان ممالیک بحری (جلوس 778- 764 هجری قمری) وی در مقابل حملات عماره پادشاه قبرس به سفاین طرابلس شام و اسکندریه دفاع کرد. (فرهنگ فارسی معین) ابن اسحاق اسراییلی، معروف به ابن حافی متطبب. او راست: رساله ای در دخان (تنباکو) و آن را از اسپانیایی (تألیف موروس) به عربی ترجمه کرده است. (یادداشت مؤلف) ابن حسین قسطمونی. او راست: رساله ای فی معدل النهار و العمل بآلته. (یادداشت مؤلف)
ناصرالدین اشرف بن حسین بن ناصر بن فلاون. یکی از پادشاهان ممالیک بحری (جلوس 778- 764 هجری قمری) وی در مقابل حملات عماره پادشاه قبرس به سفاین طرابلس شام و اسکندریه دفاع کرد. (فرهنگ فارسی معین) ابن اسحاق اسراییلی، معروف به ابن حافی متطبب. او راست: رساله ای در دخان (تنباکو) و آن را از اسپانیایی (تألیف موروس) به عربی ترجمه کرده است. (یادداشت مؤلف) ابن حسین قسطمونی. او راست: رساله ای فی معدل النهار و العمل بآلته. (یادداشت مؤلف)
نوعی ازانار که دانه ندارد و آن را املیسیه نیز گویند. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). انار بی خسته. (ناظم الاطباء). ناربستان. انار که هسته ندارد، زن خوشاب دندان. (منتهی الارب). شنباء یا شمباء (به ابدال نون به میم) ، مؤنث اشنب. (از اقرب الموارد). مؤنث اشنب. زن خوشاب دندان. (ناظم الاطباء)
نوعی ازانار که دانه ندارد و آن را اِمْلیسیه نیز گویند. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). انار بی خسته. (ناظم الاطباء). ناربستان. انار که هسته ندارد، زن خوشاب دندان. (منتهی الارب). شَنْباء یا شَمْباء (به ابدال نون به میم) ، مؤنث اَشْنَب. (از اقرب الموارد). مؤنث اشنب. زن خوشاب دندان. (ناظم الاطباء)
نام ماه هشتم از ماههای تازیان. ج، شعبانات، شعابین. (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). نام ماهی که دردورۀ جاهلی عاذل می گفتند. (از السامی فی الاسامی) (منتهی الارب). نام ماه شعبان بدان جهت که شتاب می گذرد. (از منتهی الارب). وعل، نام شعبان در نزد قدما. (از اقرب الموارد). وعل. (منتهی الارب). نام ماهی است چون در این ماه خیر کثیر منشعب می گردد و ارزاق عباد منشعب می شوند و تمامی امور مقدرۀ عالم علیحده علیحده می شوند لهذا به این اسم مسمی گشت. (از غیاث اللغات) (از آنندراج). ماه هشتم از ماههای قمری عرب پس از رجب و پیش از رمضان، و هلال آن را به گل بینند و روز سوم آن عید مولود حسین بن علی (ع) و روز پانزدهم آن عید تولد امام دوازدهم و پانزدهم آن ایام البیض است که اعمال مستحبه ای دارد. (یادداشت مؤلف) : زیشان جز از محال و خرافات کی شنود آدینه ها و عید نه شعبان و نه رجب. ناصرخسرو. کس دگر باره به این دم نرسد می بخور گرچه مه شعبان است بخدا ار بحقیقت نگری مه شعبان و صفر یکسان است. انوری. ... در آخر شعبان بخورم چندان می کاندررمضان مست بیفتم تا عید. (منسوب به خیام). - غزال شعبان، نام حیوان کوچکی است. (از ناظم الاطباء)
نام ماه هشتم از ماههای تازیان. ج، شَعبانات، شَعابین. (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). نام ماهی که دردورۀ جاهلی عاذل می گفتند. (از السامی فی الاسامی) (منتهی الارب). نام ماه شعبان بدان جهت که شتاب می گذرد. (از منتهی الارب). وَعِل، نام شعبان در نزد قدما. (از اقرب الموارد). وعل. (منتهی الارب). نام ماهی است چون در این ماه خیر کثیر منشعب می گردد و ارزاق عباد منشعب می شوند و تمامی امور مقدرۀ عالم علیحده علیحده می شوند لهذا به این اسم مسمی گشت. (از غیاث اللغات) (از آنندراج). ماه هشتم از ماههای قمری عرب پس از رجب و پیش از رمضان، و هلال آن را به گل بینند و روز سوم آن عید مولود حسین بن علی (ع) و روز پانزدهم آن عید تولد امام دوازدهم و پانزدهم آن ایام البیض است که اعمال مستحبه ای دارد. (یادداشت مؤلف) : زیشان جز از محال و خرافات کی شنود آدینه ها و عید نه شعبان و نه رجب. ناصرخسرو. کس دگر باره به این دم نرسد می بخور گرچه مه شعبان است بخدا ار بحقیقت نگری مه شعبان و صفر یکسان است. انوری. ... در آخر شعبان بخورم چندان می کاندررمضان مست بیفتم تا عید. (منسوب به خیام). - غزال شعبان، نام حیوان کوچکی است. (از ناظم الاطباء)
ماده شتر مبتلا به بیماری شعف. (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). شتر مادۀ شعف رسیده، خاص به اناث است و گفته نمیشود: جمل اشعف. (منتهی الارب). خاص به اناث است و گفته نمیشود: جمل اشعف، بلکه گویند: اسعف. (از اقرب الموارد). و رجوع به اسعف و شعف شود
ماده شتر مبتلا به بیماری شَعَف. (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). شتر مادۀ شعف رسیده، خاص به اناث است و گفته نمیشود: جمل اشعف. (منتهی الارب). خاص به اناث است و گفته نمیشود: جمل اشعف، بلکه گویند: اسعف. (از اقرب الموارد). و رجوع به اسعف و شعف شود
از دیه های دمشق از اقلیم بیت الابار است که خطاب بن سلیمان بن محمد بن الولید بن عبدالملک بن مروان بن الحکم اموی و خاندانش در آنجا میزیسته اند. (از معجم البلدان)
از دیه های دمشق از اقلیم بیت الابار است که خطاب بن سلیمان بن محمد بن الولید بن عبدالملک بن مروان بن الحکم اموی و خاندانش در آنجا میزیسته اند. (از معجم البلدان)
ابوبکر بن شائب. محدث است و متأخر. (منتهی الارب). در تاریخ اسلام، محدث به عنوان فردی شناخته می شود که تلاش دارد تا سنت پیامبر اسلام را بدون هیچگونه تغییر یا تحریف، به نسل های بعدی منتقل کند. این افراد در جوامع علمی و دینی، از مقام والایی برخوردار بودند. مهم ترین ویژگی محدثان دقت در انتقال احادیث صحیح است، چرا که حفظ دقت در نقل، به ویژه در دوران هایی که دشمنان اسلام در حال تحریف آن بودند، امری ضروری بود.
ابوبکر بن شائب. محدث است و متأخر. (منتهی الارب). در تاریخ اسلام، محدث به عنوان فردی شناخته می شود که تلاش دارد تا سنت پیامبر اسلام را بدون هیچگونه تغییر یا تحریف، به نسل های بعدی منتقل کند. این افراد در جوامع علمی و دینی، از مقام والایی برخوردار بودند. مهم ترین ویژگی محدثان دقت در انتقال احادیث صحیح است، چرا که حفظ دقت در نقل، به ویژه در دوران هایی که دشمنان اسلام در حال تحریف آن بودند، امری ضروری بود.
گویند: باتت بلیله شیباء (بفتح و اضافت) و هم چنین بلیله الشیباء، شبی که در آن بکارت زن باکره زائل کرده شود. لیله شیباء (بالاضافه) ، شبی که در آن دوشیزگی زن دوشیزه ربوده شود، یقال: باتت فلانه بلیله شیباء، اگر بکارت او زائل گردد. و باتت بلیله حره، اگر بکارت وی زائل نگردد. (از منتهی الارب). باتت بلیله شیباء و بلیله الشیباء، شب زفاف با ازالۀ دوشیزگی. (از اقرب الموارد). مقابل لیله حره، شبی که داماد دوشیزگی برده باشد. شب زفاف به آرامش بادوشیزه. (یادداشت مؤلف) ، آخر شب از ماه. (منتهی الارب). شب آخر ماه. (از اقرب الموارد) زن سپیدموی و پیر. (ناظم الاطباء)
گویند: باتت بلیله شیباء (بفتح و اضافت) و هم چنین بلیله الشیباء، شبی که در آن بکارت زن باکره زائل کرده شود. لیله شیباء (بالاضافه) ، شبی که در آن دوشیزگی زن دوشیزه ربوده شود، یقال: باتت فلانهُ بلیله شیباء، اگر بکارت او زائل گردد. و باتت بلیله حره، اگر بکارت وی زائل نگردد. (از منتهی الارب). باتت بلیله شیباءَ و بلیله الشیباء، شب زفاف با ازالۀ دوشیزگی. (از اقرب الموارد). مقابل لیله حُره، شبی که داماد دوشیزگی برده باشد. شب زفاف به آرامش بادوشیزه. (یادداشت مؤلف) ، آخر شب از ماه. (منتهی الارب). شب آخر ماه. (از اقرب الموارد) زن سپیدموی و پیر. (ناظم الاطباء)
دهی از دهستان خدابندۀ بخش قیدار شهرستان زنجان. سکنۀ آن 307 تن و آب آن از چشمه سار و محصول آنجا غلات و بن شن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2) نام آبی مر بنی ابی بکر بن کلاب را. (منتهی الارب) (از معجم البلدان) (از ناظم الاطباء)
دهی از دهستان خدابندۀ بخش قیدار شهرستان زنجان. سکنۀ آن 307 تن و آب آن از چشمه سار و محصول آنجا غلات و بن شن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2) نام آبی مر بنی ابی بکر بن کلاب را. (منتهی الارب) (از معجم البلدان) (از ناظم الاطباء)
نام قلعۀ ماردین. (سفرنامۀ ابن بطوطه) ، قلعۀ حلب. (ابن بطوطه) (از دمشقی). لقب شهر حلب از آن جهت که اغلب سنگهای ساختمانهای آن شهر با گچ سفیدرنگ است. (از اقرب الموارد)
نام قلعۀ ماردین. (سفرنامۀ ابن بطوطه) ، قلعۀ حلب. (ابن بطوطه) (از دمشقی). لقب شهر حلب از آن جهت که اغلب سنگهای ساختمانهای آن شهر با گچ سفیدرنگ است. (از اقرب الموارد)
سورۀ بیست و ششم از قرآن کریم و آن 227 آیت است، پس از فرقان وپیش از نمل. در مکه نازل شده و با این آیه شروع میشود: طسم تلک آیات الکتاب المبین. (یادداشت مؤلف)
سورۀ بیست و ششم از قرآن کریم و آن 227 آیت است، پس از فرقان وپیش از نمل. در مکه نازل شده و با این آیه شروع میشود: طسم تلک آیات الکتاب المبین. (یادداشت مؤلف)
گونه ای باز که به رنگهای زرد خرمایی یا خرمایی تیره و سفید فام دیده میشود ولی بیشتر نوع سفید رنگ آن را بدین نام خوانند و رنگهای دیگر را غالبا بنام طرلان و قوش و باز نامند. این پرنده جزو شکاریان زرد چشم و اندامی بسیار شکیل و زیبا دارد. پنجه و منقارش پر قدرت و قوی است و چون به آسانی اهلی میشود جزو پرندگان شکاری مورد توجه شکارچیان است. محل زندگی شاهباز بیشتر در دشت های سیبری و قسمتهای شمالی چین و ترکستان است و در اواخر شهریور ماه مهاجرت کرده و دسته هایی از آن به کشور ما نیز وارد می شوند و اواسط اسفند ماه به موطن اصلی خود باز می گردند. محل استراحت و خوابگاه این پرنده بیشتر بر روی درختان متوسط القامه و شاخه های قوی و محکم است شهباز تیقون توغان طرلان باز فید. مونث اشهب مادیان سپید و سیاه رنگ خاکستری، سال یخبندان سال سرما زدگی، زمین یخ زده
گونه ای باز که به رنگهای زرد خرمایی یا خرمایی تیره و سفید فام دیده میشود ولی بیشتر نوع سفید رنگ آن را بدین نام خوانند و رنگهای دیگر را غالبا بنام طرلان و قوش و باز نامند. این پرنده جزو شکاریان زرد چشم و اندامی بسیار شکیل و زیبا دارد. پنجه و منقارش پر قدرت و قوی است و چون به آسانی اهلی میشود جزو پرندگان شکاری مورد توجه شکارچیان است. محل زندگی شاهباز بیشتر در دشت های سیبری و قسمتهای شمالی چین و ترکستان است و در اواخر شهریور ماه مهاجرت کرده و دسته هایی از آن به کشور ما نیز وارد می شوند و اواسط اسفند ماه به موطن اصلی خود باز می گردند. محل استراحت و خوابگاه این پرنده بیشتر بر روی درختان متوسط القامه و شاخه های قوی و محکم است شهباز تیقون توغان طرلان باز فید. مونث اشهب مادیان سپید و سیاه رنگ خاکستری، سال یخبندان سال سرما زدگی، زمین یخ زده
رمن نادرست از شعبه شاخه ها جمع شعبه (بسیاق عربی شاخته اند) فروع شاخه ها، نزد قدما بیست و چهار است: دو گاه، سه گاه، چهار گاه، پنچ گاه، عشیرا، نوروز عرب، نوروز خارا، نوروز بیاتی، ماهور، حصار، نهفت، غزال، اوج، نیریز، مبرقع، رکب، صبا، همایون، زوالی، اصفهانک، روی عراق، نهاوند، فوزی، محیر
رمن نادرست از شعبه شاخه ها جمع شعبه (بسیاق عربی شاخته اند) فروع شاخه ها، نزد قدما بیست و چهار است: دو گاه، سه گاه، چهار گاه، پنچ گاه، عشیرا، نوروز عرب، نوروز خارا، نوروز بیاتی، ماهور، حصار، نهفت، غزال، اوج، نیریز، مبرقع، رکب، صبا، همایون، زوالی، اصفهانک، روی عراق، نهاوند، فوزی، محیر
جمع شاعر، چامه سرایان، نام یکی از سیمناد های نپی (سوره های قرآن) مونث اشعر و درختان انبوه، سگ مگس، رمکانگاه (رمکان موی زهار)، رمکان، جمع شاعر گویندگان چامه سرایان
جمع شاعر، چامه سرایان، نام یکی از سیمناد های نپی (سوره های قرآن) مونث اشعر و درختان انبوه، سگ مگس، رمکانگاه (رمکان موی زهار)، رمکان، جمع شاعر گویندگان چامه سرایان