جدول جو
جدول جو

معنی شعبات

شعبات
شعبه ها، بخشهایی از یک فروشگاه، شرکت یا اداره، شاخه های درخت، جمع واژۀ شعبه
در موسیقی مجموع بیست و چهار شعبه ای که دوازده مقام موسیقی را تشکیل می دادند
تصویری از شعبات
تصویر شعبات
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با شعبات

شعبات

شعبات
رمن نادرست از شعبه شاخه ها جمع شعبه (بسیاق عربی شاخته اند) فروع شاخه ها، نزد قدما بیست و چهار است: دو گاه، سه گاه، چهار گاه، پنچ گاه، عشیرا، نوروز عرب، نوروز خارا، نوروز بیاتی، ماهور، حصار، نهفت، غزال، اوج، نیریز، مبرقع، رکب، صبا، همایون، زوالی، اصفهانک، روی عراق، نهاوند، فوزی، محیر
فرهنگ لغت هوشیار

شعبات

شعبات
جَمعِ واژۀ شعبه. (یادداشت مؤلف). شعبه های بسیار. (از ناظم الاطباء). رجوع به شعبه شود، فروع. شاخه ها. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا

شعبان

شعبان
ماه هشت از سال مهی که 29 روز دارد ماه هشتم از سال قمری عرب و اسلام ماه بین رجب و رمضان
فرهنگ لغت هوشیار

کعبات

کعبات
خانه ای بود مر ربیعه را که طواف آن می کردند. (منتهی الارب) (معجم البلدان) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

کعبات

کعبات
خانه مربعشکل را گویند. (معجم البلدان) ، خانه مرتفع. (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا