جمع واژۀ شرب. (ناظم الاطباء). رجوع به شرب شود، جمع واژۀ شارب. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). جمع واژۀ شارب به معنی نوشنده. (آنندراج). رجوع به شارب شود
جَمعِ واژۀ شُرب. (ناظم الاطباء). رجوع به شرب شود، جَمعِ واژۀ شارِب. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). جَمعِ واژۀ شارب به معنی نوشنده. (آنندراج). رجوع به شارب شود
آشامیدنی از مایعات. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (از اقرب الموارد) ، آب که نه شور باشد نه خوش. (منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء). آب که بتوان خورد اگر چه ناخوش بود. (مهذب الاسماء) (ازاقرب الموارد) ، نیک آب خوار، ماده شتر آزمند نر. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
آشامیدنی از مایعات. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (از اقرب الموارد) ، آب که نه شور باشد نه خوش. (منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء). آب که بتوان خورد اگر چه ناخوش بود. (مهذب الاسماء) (ازاقرب الموارد) ، نیک آب خوار، ماده شتر آزمند نر. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
خروب: پارسی تازی گشته خرنوب درختی است از تیره پروانه واران شبیه بدرخت گردو و دارای گلهای زرد. میوه اش در غلافی دراز شبیه باقلا جای دارد. طعم آن شیرین است و از آن رب سازند، قسمی از آن بوته ایست مرتفع و خاردار دارای شاخه های متفرق و گلهای زرد رنگ خرنوب نبطی، خرنوب یا خرنوب شامی. واحد وزن معادل یک قیراط بود
خروب: پارسی تازی گشته خرنوب درختی است از تیره پروانه واران شبیه بدرخت گردو و دارای گلهای زرد. میوه اش در غلافی دراز شبیه باقلا جای دارد. طعم آن شیرین است و از آن رب سازند، قسمی از آن بوته ایست مرتفع و خاردار دارای شاخه های متفرق و گلهای زرد رنگ خرنوب نبطی، خرنوب یا خرنوب شامی. واحد وزن معادل یک قیراط بود