جدول جو
جدول جو

معنی شرمناک - جستجوی لغت در جدول جو

شرمناک
(شَ)
خجل و شوریده و پریشان ومضطرب. (ناظم الاطباء). شرمگین. شرمنده. شرمسار. (ازآنندراج). شرمگین. (فرهنگ فارسی معین) :
پریزادگان بوسه دادند خاک
پریوار هم شیر و هم شرمناک.
نظامی.
، پرشرم. باحیا. محجوب. (یادداشت مؤلف) :
چون برخیزدطریق آزرم
گردد همه شرمناک بیشرم.
نظامی.
بخواه و مدار از کس ای خواجه باک
که مقطوع روزی بود شرمناک.
سعدی (بوستان).
مدار بوسه از آن چشم شرمناک طمع
که خضر تشنه ازین چشمه سار برگردد.
صائب تبریزی (از آنندراج).
چشم از او برنمی توانم داشت
دیدۀ شرمناک من چه کند.
باقر کاشی (از آنندراج).
، دلگیر. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
شرمناک
خجلت شرمساری شرمندگی
تصویری از شرمناک
تصویر شرمناک
فرهنگ لغت هوشیار
شرمناک
شرمگین، کم رو، محجوب
متضاد: بی آزرم، بی حیا، وقیح
فرهنگ واژه مترادف متضاد
شرمناک
فضیحت آمیز، شرم آور
دیکشنری اردو به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ارمانک
تصویر ارمانک
(پسرانه)
یکی از دو شاهزاده پارسایی که تصمیم گرفتند آشپز دربار ضحاک شوند تا بتوانند یکی از دو جوانی را که هر روز برای غذای ماران ضحاک کشته می شدند برهانند، از شخصیتهای شاهنامه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از خرمناز
تصویر خرمناز
(دخترانه)
زیبا و با طراوت
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از آرمناک
تصویر آرمناک
(پسرانه)
ارمنی، پسر هایکا، شخصی که ارمنیها نژاد خود را به او نسبت می دهند
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از فرمناک
تصویر فرمناک
اندوهناک، غمناک
فرهنگ فارسی عمید
(شَ)
شرمندگی. شرمساری. خجلی. (یادداشت مؤلف). شرمگینی. (فرهنگ فارسی معین) :
نهاد از شرمناکی دست بر رخ
سپاسش برد و بازش داد پاسخ.
نظامی.
، حیا و شرم. کمرویی. (یادداشت مؤلف) :
بدین شرمناکی بدین خوب رسمی
بدین تازه رویی بدین خوش زبانی.
فرخی.
نارفته میانشان ز پاکی
الا نظری به شرمناکی.
نظامی.
بر آن کس چون ببخشد نشو خاکی
که دارد چون بنفشه شرمناکی.
نظامی.
لیلی به هزار شرمناکی
آمد بر آن غریب خاکی.
نظامی
لغت نامه دهخدا
قصبه ای است در سنجاق ایچ ایل از ولایت آتنه و مرکز قضا میباشد و در 125 هزارگزی شمال غربی مرکز لوای مسمی به سکفله، و در جهت چپ یعنی شمال نهر گوک صو سراشیبی بالغ به 120 گز دیده میشود و از طرف پایین رودی جریان دارد و اهالی قصبه بوسیلۀ نردبانها بساحل این رود رفت و آمد میکنند. آب این قصبه فراوان است و باغها و پالیزهای بسیار دارد. سکنۀ آن 4000 تن و همگی مسلمانند. قصبۀ ارمناک یکی از قضاهای پنجگانه ای است که سنجاق ایچ ایل را تشکیل کنند و آن از همه بزرگتر است و بهمین لحاظ مدت مدیدی مرکز لوا محسوب میشد ولی بعدها سکفله را مرکز قرار دادند. اکنون این قصبه در شمال غربی لوا واقع شده و از طرف مشرق بقضای موط و قضای گلنار و از جانب جنوب بقضای آنامور و از جهت شمال بولایت قونیه محدود است. اراضی این قصبه سنگلاخ و کوهستانی و عبارت است از قسمت علیای وادی گوگ صو و محصولاتش فراوان نیست. در سه ساعتی جنوب مرکز قضا پل محکمی روی نهر مذکور با سنگ و آجر بسته اند، این پل را کورملی نامند که 100 ذراع طول و 8 ذراع عرض دارد. در این قضا 11 مسجد جامع و 16 مسجد و 61 مدرسه و یک تکیه و 2 حمام و 12 آسیا و 280 دکان و 16 دبستان و 4497 خانه موجود است و سکنۀ آن 19350 تن است. (از قاموس الاعلام ترکی). و رجوع به ارمنیاق شود
لغت نامه دهخدا
(کِ)
کرمو. پرکرم
لغت نامه دهخدا
(خَ زَ دَ)
شرمنده شدن. خجل گشتن. (یادداشت مؤلف) :
از جمال تو وقت جان ستدن
ملک الموت شرمناک شده.
خاقانی
لغت نامه دهخدا
تصویری از جربناک
تصویر جربناک
آنکه مبتلا به جرب است گرگین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از المناک
تصویر المناک
دردناک و حزن آور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خشمناک
تصویر خشمناک
غضبناک خشم آلود خشمگین. غضبناک خشم آلود خشمگین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خیمناک
تصویر خیمناک
چرکین، زخمیان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترسناک
تصویر ترسناک
خطرناک، خوفناک بیمناک خوف انگیز ترس آور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سهمناک
تصویر سهمناک
خوفناک سهمناک ترس آور مهیب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شادناک
تصویر شادناک
خوشحال و شاد خوشحال مسرور فرحناک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رشکناک
تصویر رشکناک
حسود، دارای غبطه، باغیرت غیور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شرمنده
تصویر شرمنده
خجل، صاحب شرم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شرمگاه
تصویر شرمگاه
آلت تناسل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شخشناک
تصویر شخشناک
لغزان لیز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بیمناک
تصویر بیمناک
ترسناک، هراسناک ترسنده بیم دارنده، ترسناک ترس آور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آزرمناک
تصویر آزرمناک
پر آزرم آزرمگین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دردناک
تصویر دردناک
بیمار، صاحب درد درد آور علیم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دژمناک
تصویر دژمناک
غمگین افسرده، خشمگین خشمناک، رنجور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارمکاک
تصویر ارمکاک
نزاریدن دام لاغر شدن دام
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جرمناک
تصویر جرمناک
گنهکار، بزهکار مجرم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شرمسار
تصویر شرمسار
منفعل و خجل، شرمنده، شرمگین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شرمسار
تصویر شرمسار
خجول
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دردناک
تصویر دردناک
تالم
فرهنگ واژه فارسی سره
به طور شرم آور، شرم آور
دیکشنری اردو به فارسی
به شکل ننگین، شرم آور، به طور شرم آور
دیکشنری اردو به فارسی
شرم آوری، خجالت آور بودن
دیکشنری اردو به فارسی