- شرفاک
- بانگ پی صدای پا
معنی شرفاک - جستجوی لغت در جدول جو
- شرفاک
- هرصدای آهسته، صدای پا
- شرفاک ((شَ))
- صدای پا
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
جمع شرفه، کنگره ها هر یک از مثلثها یا مربعهایی که نزدیک به هم در بالای قصر یا دیوار گرد قلعه و شهر بنا کنند کنگره، جمع شرفات
جمع شریف، بزرگ قدر، نجیبان، گوش دراز، جمع شریف، نژادگان مهان جمع شریف بزرگان نجیبان
کنگره ها، کنایه از شاخه های بالایی درخت، شرفه
مرغراه راهی که ازمیان مرغزار بند کفش از دوال، جمع شرک، گیاه خشک باران رسیده
جمع شریف بزرگان نجیبان
بند کفش
شریف ها، صاحبان شرف، شرفدار ها، شرافتمندها، بزرگوارها، بلندقدرها، جمع واژۀ شریف