جدول جو
جدول جو

معنی شرعیات - جستجوی لغت در جدول جو

شرعیات
علوم و اموری که مربوط به شرع و احکام آن باشد
تصویری از شرعیات
تصویر شرعیات
فرهنگ فارسی عمید
شرعیات
(شَ عی یا)
جمع واژۀ شرعیه. علوم و احکام شرعی. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به شرعی و شرعیه شود
لغت نامه دهخدا
شرعیات
جمع شرعیه، دینکرد جمع شرعیه علوم و احکام شرعی
تصویری از شرعیات
تصویر شرعیات
فرهنگ لغت هوشیار
شرعیات
تعلیمات دینی، علوم دینی، فقه
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شرفیاب
تصویر شرفیاب
شرف یابنده، شرف یافته، ویژگی کسی که به حضور شخص بزرگی می رسد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شعریان
تصویر شعریان
دو ستاره در صورت فلکی کلب اکبر و کلب اصغر، دو خواهران، دو خواهر، شعرا
فرهنگ فارسی عمید
(شَ عَ ری یا)
جمع واژۀ شعری ّ. (ناظم الاطباء). رجوع به شعری ّ شود، جوجه های کرکس. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
جمع فرضیه، انگاره ها گمانه ها مونث فرضی، حدس تقدیر، فرضی در باب موضوعی ممکن یا غیر ممکن که از آن نتیجه ای گیرند، جمع فرضیات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ضبعیات
تصویر ضبعیات
کفتاریان تیره کفتارها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فرخیات
تصویر فرخیات
تیره ماهیان خار دار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صردیات
تصویر صردیات
کاکیان شیر گنجشگیان
فرهنگ لغت هوشیار
مونث شخصی: امر شخصیه، قضیه ای که موضوع آن شخص و فرد معین باشد مانند زید عالم است مقابل محصوره که موضوع آن کل یا بعض است، جمع شخصیات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صرویات
تصویر صرویات
تیره لاله های مردابی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شوکیات
تصویر شوکیات
خار پوستان جانوران خار پوست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شیقیات
تصویر شیقیات
مار ماهیان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شنمیات
تصویر شنمیات
لایماهیان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شفویات
تصویر شفویات
لب شکافتگان تیره نانوک ها (نعناع)
فرهنگ لغت هوشیار
سرافراز شده و صاحب قدر و مرتبه گشتن و مشرف، کسی که به شرف و افتخاری نایل آید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شعاعیات
تصویر شعاعیات
ریشه پاییان
فرهنگ لغت هوشیار
جمع شائعه، سرت ها (اخبارراست و دروغ) مونث شایع خبری که شیوع یافته (راست یا دروغ)، جمع شایعات
فرهنگ لغت هوشیار
جمع شطحیه، ژاژ ها شطحیه سخنانی که ظاهر آن خلاف شرع باشد و عرفای کامل در شدت وجد و حال آن ها را بر زبان رانند مانند انا الحق گفتن حسین بن منصور حلاج
فرهنگ لغت هوشیار
مربوط به شاعران به شیوه گویندگان: جنبه شاعرانه، همچون شاعران به سبک شاعران: شاعرانه سخن می گوید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترقیات
تصویر ترقیات
جمع ترقی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترجیات
تصویر ترجیات
جمع ترجی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خرزیات
تصویر خرزیات
گلسنگ ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جربیات
تصویر جربیات
راسته کنه ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ذعریات
تصویر ذعریات
دم جنبانکیان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اشریات
تصویر اشریات
نیشداران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارضیات
تصویر ارضیات
موریانگان
فرهنگ لغت هوشیار
جمع فرعیه، ستاکیان ستاکی ها شاخه ها مونث فرعی مقابل اصلیه: شعب فرعیه، جمع فرعیات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ضرعیات
تصویر ضرعیات
پستانداران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شمعیات
تصویر شمعیات
دار شمالگان (دار شیشعان)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شعریات
تصویر شعریات
جوجه های کرکس
فرهنگ لغت هوشیار
جمع شرطیه، سامه داران جمع شرطیه، قضایایی هستند که حکم در آن ها معلق به حصول اموری دیگر باشد مقابل حملیات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قرفیات
تصویر قرفیات
تیره ارمالان
فرهنگ لغت هوشیار