جدول جو
جدول جو

معنی شرطلب - جستجوی لغت در جدول جو

شرطلب
آشوب طلب، بلواگر، شربه پاکن، ماجراجوطلب، مفسد، مفسده جو، واقعه طلب
متضاد: خیرخواه، صلحجو، مصلح
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(دُشْ رَ / رُو)
طالب در. جویای در:
چون درطلب از برای فرزند
می بود چو کان لعل در بند.
نظامی.
از درطلبان آن خزانه
دلاله هزار در میانه.
نظامی
لغت نامه دهخدا