جدول جو
جدول جو

معنی شرطلب

شرطلب
آشوب طلب، بلواگر، شربه پاکن، ماجراجوطلب، مفسد، مفسده جو، واقعه طلب
متضاد: خیرخواه، صلحجو، مصلح
فرهنگ واژه مترادف متضاد