- شدق
- کنج دهان
معنی شدق - جستجوی لغت در جدول جو
- شدق
- کنج دهان، کرانۀ وادی یا رودبار
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
دهان گشاد، بلیغ
باریک تر دشوارتر
خواستاری، شور، شادی
خاور، خورآیان
سختی
راستی
نیک باریدن، روان شدن آب راه افتادن، شکافتن شکم گوسپند
نظر بچیزی کردن، نگریستن بچیزی سیاهی دیده ها سیاهی دیده ها
ترکی ترکش
دشوار و با مشقت و سخت و با زحمت
آزمندی به مقاربت
بازوات (تشدید) مونث شد نیرومند تهمتن استوار تندی ستهم زور سزد تنویی سردرگمی پارسی است رشته رشته ای که دانه های گرانبها رابدان کشیده باشند، گونه ای جامه زربفت، آموده (طره علاقه) چند رشته نخ بهم پیچیده که به یک اندازه آن هارا بریده باشند، ریشه و طره، رشته ای که دانه های گرانبها (یا قوت و مروارید) را بدان کشیده به گردن یا جامه آویزند، نوعی جامه زر دوزی شده. گشته گردیده، از حالی بحالی در آمده، انجام یافته، منقضی گشته، رفته گذشته
اندکی، آهنگ (قصد)، زی (جانب)، مانندکردن، راندن شتران را، سراییدن
سپری کردن، گذشتن
سایه ازدور همدیس سیاهی، کجی رخساره، تاریکی تکه تکه بریدن
آفکانه افکانه بچه نارس که از زهدان بیفتد، گل زرشید
کشیدن ازدرازا وپهنا
سختی، تنگی روزگار
صدای بهم خوردن دو چیز آفتاب، جای بر آمدن آفتاب، مشرق
زدن، شکافتن اندامی را، تخم سوسمار مار ماهی
دیوانه واری شادی دیوانه وار
سرخی شام و بامداد، سرخی افق پس از غروب آفتاب تا نماز خفتن و نزدیک آن و یا نزدیک تاریکی شب
دار زدن، فرو آویختن، بستن چیزی را به چیزی تاوان خونبها، ریسمان، پس مانده
سر کوه، گذر دشوار، سر نره، شکاف تنگ در کوه، خر سنگ، کوه دراز، مار ماهی آرزومند
رغبت، آرزومندی، خواهانی، بی تاب
راستی، مطابقت حکم با واقع
درخت گلی شبیه یاسمین
سرخی هنگام غروب خورشید، بیم، ترس
جای برآمدن آفتاب، خاور، برآمدن آفتاب، در علم جغرافیا کشورهایی که در مشرق کرۀ زمین هستند
شرق ادنی: خاور نزدیک
شرق اقصی: خاور دور
شرق اوسط: خاورمیانه
شرق ادنی: خاور نزدیک
شرق اقصی: خاور دور
شرق اوسط: خاورمیانه
شعر را با آواز کشیده شبیه غنا خواندن
راست گفتن، مقابل کذب، راستی و درستی
صدق گفتار: راستی گفتار
صدق مطلب: راستی و درستی مطلب
صدق نیت: اخلاص، خلوص، درستی نیت
صدق کردن: درست درآمدن گفتار
صدق گفتار: راستی گفتار
صدق مطلب: راستی و درستی مطلب
صدق نیت: اخلاص، خلوص، درستی نیت
صدق کردن: درست درآمدن گفتار
گشته، گردیده، انجام یافته، رفته، گذشته